تعطیلات تابستونی!
نوشته مهدی امیری در جولای 23, 2009 الان که تابستونه، خیلی کارها تق و لقه، ایران رو نمیدونم اما اینجا فصل تعطیلات و مسافرته ، هرکی پولشو داره، حد آقل…
نوشته مهدی امیری در جولای 23, 2009 الان که تابستونه، خیلی کارها تق و لقه، ایران رو نمیدونم اما اینجا فصل تعطیلات و مسافرته ، هرکی پولشو داره، حد آقل…
ارسالشده در نوشتههای بابی در می 26, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی در ژوئن 6, 2009 یادش بخیر دوران بچگی، ۱۳-۱۴ سالم بود، یکروز جمعه تو ماه رمضون، ٢ ساعتی مونده به افطار، داشتیم با ۲ تا از…
ارسالشده در نوشتههای بابی در می 18, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی در می 12, 2009 واقعا که بعضیها چه رویی داران، نشسته بودم تو مغازه، دیدم تلفن زنگ زد، دوستم بود، گفت، نهار هستی؟ گفتم تنها کاری…
ارسالشده در نوشتههای بابی در می 1, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 28, 2009 تابستون که بچهها رفته بودن ایران، ۲ ماهی موندن، روزی که رفتم از فرودگاه اوردمشون خونه ، خانومم گفت این بچه رو…
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 26, 2009 چند وقت پیش، خانومم خونه نبود، زنگ زد گفت، من دیرتر میام، خورشت حاضره، فقط باید رو اجاق گرمش کنی، واسه خودت…
نوشته بابی (مهدی امیری) در آوریل 24, 2009 نمیدونم این چه عادتیه که بعضیها دارن و به جای هر کلمه، میگن چیز، مثل، آقای چیز، چیز من، برنامه چیز، کتاب…
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 20, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 17, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 15, 2009
how to give up smoking the fast way!
Richtige methode um mit dem Rauchen aufzuhören!
نوشته مهدی امیری در آوریل 14, 2009 شنبهای خانوم یکی از دوستان ارمنی که خیلی هم سر به سر همدیگه میذاریم زنگ زد که چطوری و جای خانوم بچهها خالی…
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 12, 2009 ١٠-١٥ روزی میشه که خانوم بچههای من رفتن مسافرت و این جریان مسلما ناراحتیهایی برای من ایجاد کرده، گذشته از دلتنگی شدید…
نوشته مهدی امیری آوریل 12, 2009 ١٠-١٥ روزی میشه که خانوم بچههای من رفتن مسافرت و این جریان مسلما ناراحتیهایی برای من ایجاد کرده، گذشته از دلتنگی شدید برای دخترام…
نوشته مهدی امیری در آوریل 12, 2009 ١٠-١٥ روزی میشه که خانوم بچههای من رفتن مسافرت و این جریان مسلما ناراحتیهایی برای من ایجاد کرده، گذشته از دلتنگی شدید برای…
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 11, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی! در مارس 17, 2009 هفته پیش جاتون خالی خونه یکی از دوستان جمع شده بودیم، چند تا خانواده که همم خدا رو شکر وضعشون بد نیست…
نوبسنده مهدی امیری در مارس 7, 2009