😂😁یادش بخیر, چقد پز دادیم با این عکس
دوستان بچه ها که کوچیک بودن, چند تا کار برای من خیلی لذت بخش بود, یکی رفتن به پارک با بچه ها, یکی دیگه بستنی خوردن و یا رفتن به…
دوستان بچه ها که کوچیک بودن, چند تا کار برای من خیلی لذت بخش بود, یکی رفتن به پارک با بچه ها, یکی دیگه بستنی خوردن و یا رفتن به…
دخترم اومده, میبینم یک چیز چسبیده به دماغش ! میگم اون چیه چسبیده رو دماغت؟! میگه چیزی نچسبیده! میگم اون که داره برق میزنه رو دماغت ! میگه اون نچسبیده,…
دخترم دیروز طبق معمول رفته سر یخچال تو آشپزخونه , میگه بابی, من این یخچال رو از همه چی بیشتر تو این خونه دوست دارم البته بعد از بابام, چونکه…
دوستان عزیزم, دخترم ازاسپانیا که برگشت, دستش درد نکنه, یک لباس بسیار قشنگ تیم بارسلونا رو برام سوغاتی آورده بود. مشکل اما اینجاست که من طرفدار سر سخت تیم رئال…
آقا من این کار رو کردم شما نکنید, حسابش دیگه از دستم در رفته که این دفعه چندمه که من گول این بچه ها رو میخورم! همین هفته پیش بود,…
دوستان, من تازگیا تو بشقاب غذا میخورم سیر نمیشم, با فرغون واسم غذا میارن😂
نوشته مهدی امیری ۱۶ جون ۲۰۱۹ وقتی بچه ها رو میفرستین فارسی یاد بگیرن, این مشکلات هم پیش میاد دیگه ! این تخته سیاه رو بچه ها خودشون واسم درست…
نوشته مهدی امیری ۲۷ جولای ۲۰۱۹ آقا یکماه مارو برده بودن, یعنی دقیقا ۲۹ روز در شهری که قبلا واستون نوشتم, واقعا زیبا و قشنگ, بهشت اصلا اما ما رو…
نوشته مهدی امیری ۲۴ آگوست ۲۰۱۹ تازگیا دوستان, اینجوری شده که ما هرجا میریم, مغازه لباس فروشی, خوار و بار فروشی, کتاب فروشی حتی و خب رستوران اینام که همیشه…
نوشته مهدی امیری ۳ سپتامبر ۲۰۱۹ باور کنین دوستان یکی از خوشمزه ترین شام هایی بود که در عمرم خوردم. حتما با خودتون میگین , گوجه فرنگی و خیار و…
نوشته مهدی امیری ۲ جولای ۲۰۲۰ دوستان, شاید هنوز خیلیا یادشون بیاد که قدیما زمستونا تو خونه ها, کرسی برقرار بود و تو اون هوای سرد, نشستن و لم دادن…
نوشته مهدی امیری ۱۹ جولای ۲۰۲۰ دیروز دوستان جاتون خالی با دخترام رفته بودیم رستوران . دختر بزرگم هی میگفت بابی تعریف کن حرف بزن واسمون, خیلی دوست داره که…
نوشته مهدی امیری ۱۹ جولای ۲۰۲۰ دیروز دوستان جاتون خالی با دخترام رفته بودیم رستوران . دختر بزرگم هی میگفت بابی تعریف کن حرف بزن واسمون, خیلی دوست داره که…
دخترم میگه: بابا خوشحالم که این جمعه باز واسمون کادو میگیری! میگم باز دیگه چه خبره؟! میگه یادت رفته؟! کارنامه میگیریم. میگم اگه همه نمره هاتون ۱ باشه. میگه آره…
روزی هنگامی که فرزندانمان بزرگ شوند ، فضای منزل مان خالی از نقاشی های کودکانه خواهدشد ؛ دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه، وجودنخواهد داشت.
دخترم پرسید بابی, تو وقتی هم سن من بودی چه کارتونایی رو از همه بیشتر دوست داشتی؟ گفتم: بچگیای من باباجون برمیگرده به ۴۰-۵۰ سال پیش, مثل حالا نبود دخترم که…
دوستان دیشب بالاخره, اولین برفی که بشه بهش گفت برف, روما در وین داشتیم, البته چند باری تو این زمستون برف اومده بود اما خیلی خفیف و نه اونقدر که…
نوشته مهدی امیری ۶ دسامبر ۲۰۱۴ دخترام ولکن نبودن, میگفتن, همه بچه ها تو خونشون یک حیوون دارن, مام میخوایم, باید تو یک سگ بگیری که ما باهاش بازی کنیم.…
نوشته مهدی امیری سپتامبر ۲۰۱۴ دختر کوچیکم میگه , بابی من خیلی دوست داشتم مامان تورو میدیدم. میگم من خودمم مامامنمو زیاد ندیدم باباجون, خیلی کوچیک بودم که رفت. میگه…