ریاضیات و احتمالات

دوستان یادش بخیر زمان بچگی، دبیرستان که میرفتم، کلاس دوم، سوم بودم برادر بزرگترم دانشجو بود،با وجود ۶ – ۷ سال اختلاف سن، رابطه بسیار خوب و  نزدیکی داشتیم، هر روز که از دانشگاه برمیگشت، ساعت ها از اتفاقات روزانه با همدیگه صحبت میکردیم، خاطرات شیرین و بسیاری ز اون مکالمات برامون مونده اما یک حرف برادرم و شاید بهتره بگم یک  تئوری اخوی گرامی رو  هیچوقت فراموش نمیکنم (بیشتر…)

ادامه خواندنریاضیات و احتمالات

دعوت!

نوشته مهدی امیری  در آگوست 6, 2010

چقدر من این تعارفات ایرانی رو دوست دارم، ۳ روز پیش تو مغازه بودم که خانومی، هم سنّ و سال خانوم خود بنده وارد مغازه شد!
بعد از سلام و علیک گرم و گیرا و جای خانوم بچه‌ها خالی‌ نباشه و انشالا بزودی برگردن و دلتنگی‌‌ها تموم بشه و این حرفا گفت که من امروز خودم اومدم پیشتون که دعوتتون کنم که یک روز یا یک شب، هر جوری که راحت تر هستین و وقتتون اجازه میده تشریف بیارین پیش ما، شامی، ناهاری در خدمتتون باشیم!
گفتم خدمت از ماست خانوم!
  هر چی‌ فکر کردم، اصلا قیافه  خانومه یادم نمی‌اومد رومم نمیشد که ازش بپرسم که شما اصلا کی‌ هستی‌! بی‌ انصاف همشم میگفت شوهرم، یکدفم اسمشو نمیگفت که من بدونم شوهرش کیه!
(بیشتر…)

ادامه خواندندعوت!

!عروس با نمک

دوستان، دیروز  خیلی اوضام قر و قاطی و در هم بر هم بود ، باید به حسابای مغازه میرسیدم و واقعا که وقت کم آورده بودم، همین جوری که داشتم لیست ها رو وارد کامپیوتر میکردم دیدم یکی از دوستان ایرانی وارد شد، خانوم خیلی خوبیه اما تو پر حرفی و وراجی، من انگشت کوچیکشم نمیشم!
تا دیدمش، گفتم یا ابوالفضل ! ۲-۳ ساعتی از کار و حساب مساب افتادیم! (بیشتر…)

ادامه خواندن!عروس با نمک

جالب ترین و مفید ترین آدرس های اینترنتی برای ایرانیان!

دوستان امروز بخش جدیدی را به سایت اطلاع رسانی پارس نیوز اضافه میکنیم با عنوان لینک های مفید و جالب برای ایرانیان! از همه شما هموطنان گرامی خواهشمندیم که با…

ادامه خواندنجالب ترین و مفید ترین آدرس های اینترنتی برای ایرانیان!

گربه مخوف!

بعد از اینکه رژیم در ایران عوض شد، خیلی از هموطنان دوست داشتن برای دیدن خانواده برگردن ایران! خیلی ها با دلیل بعضی ها هم بدون هیچ دلیلی میترسیدن که موقع برگشت تو فرودگاه بگیرنشون!
مام دوستی داشتیم که با وجودی که خیلی دلش میخواست برگرده اما خیال میکرد تا برگرده از همون فرودگاه مستقیم میبرنش هولوفدونی! این بشر نه سیاسی بود نه تو عمرش تو تظاهرات و میتینگی شرکت کرده بود و نه هیچ دلیل دیگییی برای این ترسش داشت اما ۱۰-۱۵ سال بود که نمیرفت! (بیشتر…)

ادامه خواندنگربه مخوف!

با همین دوتا گوش خودم شنیدم…

ارسال‌شده در نوشته‌های بابی آوریل 10, 2010چند روزی بود که تصمیم داشتم یک مطلب قشنگ درباره خانم‌ها بنویسم، چونکه کم کم ممکنه بعضیا، بگن که بابی میونش با خانوما خوب…

ادامه خواندنبا همین دوتا گوش خودم شنیدم…

دردیست غیر مردن آن را دوا نباشد!

دیروز طبق معمول نشسته بودم   تو مغازه و با درد و مشکلات خودم درگیر  بودم  که در باز شد و شهرام وارد شد!
میگه سلام خوبی؟ میگم ای!
میگه ای دیگه چیه؟ خوبی، میزونی یا درب و داغون؟
میگم من کی میزون بودم که حالا باشم؟!
میپرسه  چه خبر؟
میگم چه خبری میتونم داشته باشم ، من که صبح تا شب تو این سوراخم  از چی میتونم خبر داشته باشم؟ (بیشتر…)

ادامه خواندندردیست غیر مردن آن را دوا نباشد!

قلتبان!

دیروز صبح دوستان،  خیلی زود تر اومدم مغازه چونکه خیلی کار داشتم، ساعت حدودای ۸ نشسته بودم پشت کامپیوتر، در هم بسته و چراغام  هنوز خاموش  و داشتم حساب ها رو بررسی میکردم که دیدم یک تاکسی پارک کرد  جلو مغازه ، با خودم گفتم که فقط خدا کنه که از دوستان نباشه که بتونم کارمو تموم کنم ! بازم  محض احتیاط ، خودم رو پشت مانیتور کامپیوتر قایم کردم و گفتم کار از محکم کاری عیب نمیکنه!
تو همین حالت نیمه نشسته و نیمه دراز بودم که دیدم یکی تق تق میزنه به در! جواب ندادم! (بیشتر…)

ادامه خواندنقلتبان!

روز مادر

دوستان میدونین که فردا روز مادره، در اروپا و امریکا دومین یک شنبه ماه می رو همه ساله، به عنوان روز مادر جشن میگیرن، در ایران هم روز تولد حضرت زهرا , که فکر کنم دیروز بود، روز مادره!

ریشه جشن گرفتن این روز به سال ۱۸۶۵ در امریکا برمیگردد که خانومی به نام Ann Maria Reeves روزی را به اسم روز دوستی مادران به منظور جمع شدن مادران و تبادل نظرات درباره مشکلات روزمره آنها با همدیگر به وجود آورد!
در یکشنبه بعد از دومین سالگرد مرگ خانوم Reeves دختر ایشان مجلس یادبودی برای مادرش گرفت و ان را روز یادبود از مادر نامید! با کوشش این خانوم در سال ۱۹۱۴ این روز در کنگرس امریکا بعنوان روز مادر به رسمیت شناخته شد!

روز مادر دراتریش، از سال ۱۹۲۴ جشن گرفته میشود!

قبل از هر چیز میخوام این توصیه رو بهتون بکنم که اگه میخواین که همسر گرامی، مادرتونو، اونم در روز مادر، به عزاتون ننشونه ، یادتون نره که گلی، شکلاتی،عطری، خلاصه یک کادویی، واسه این روز بگیرین و دست خالی خونه نرین، هر چند که چه چیزی بگیرین چه نگیرین، این روز مقدس رو شما نمیتونین به خوبی و خوشی به پایان برسونین!

البته دادن هدیه و کادو هم، راه حلی برای جلوگیری از این مشکل نیست، اما ممکنه شدت برخورد رو تا حدودی کاهش بده!

حتما میپرسین چرا، الان خیلی راحت به زبون ساده، واستون شرح میدم! (بیشتر…)

ادامه خواندنروز مادر

…. هر جا که روی

چند روز پیش  یکی از دوستان اومده بود پیشم، حالش خیلی گرفته بود، میپرسم چته؟! میگه باید ۳ روز دیگه برم بیمارستان ،عمل دارم! میپرسم عمل چی؟ میگه روده ،…

ادامه خواندن…. هر جا که روی