عجب هدیه روز پدری . خیلی چسبید! 😋😁💖😍🌹
#مهدی_امیری #مجله #آشپزی #طنز #سرگرمی #موزیک #گردشگری #اطلاعات #وین #اتریش #اروپا #mehdiamiriofficial #mehdi_amiri #mehdiamiei #wien #vienna #magazine #رستوران #ایرانی #کوبیده #جوجه #کباب #ماهیچه #سالاد #نوشابه #پدر #دختر #روز_پدر #هدیه #کادو
کباب کوبیده اروپایی خوردین تا حالا ! 😲😨😱
دوستان گلم, آخر هفته که دخترم میخواست بیاد پیشم, بهش گفتم عزیزم, میخوام امروز برم فیله مرغ بگیرم و غذای بسیار خوشمزه ای رو که خودم طرز تهیشو در فیسبوک…
زبان مادری, خانه پدری!
دخترم از دیروز پیشم بود, گمونم, زیادی خوب ازش پذیرایی کردم! صبح قرار داشت, بردمش جایی که میخواست بره بعدشم رفتم خرید, تا برگشتم خونه, زنگ زده میگه بابی ناهار…
جایزه آخر سال
دخترم میگه: بابا خوشحالم که این جمعه باز واسمون کادو میگیری! میگم باز دیگه چه خبره؟! میگه یادت رفته؟! کارنامه میگیریم. میگم اگه همه نمره هاتون ۱ باشه. میگه آره…
چه زود بچه ها بزرگ میشن
روزی هنگامی که فرزندانمان بزرگ شوند ، فضای منزل مان خالی از نقاشی های کودکانه خواهدشد ؛ دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه، وجودنخواهد داشت.
کارتون های زمان بچگی
دخترم پرسید بابی, تو وقتی هم سن من بودی چه کارتونایی رو از همه بیشتر دوست داشتی؟ گفتم: بچگیای من باباجون برمیگرده به ۴۰-۵۰ سال پیش, مثل حالا نبود دخترم که…
خرس برفی
دوستان دیشب بالاخره, اولین برفی که بشه بهش گفت برف, روما در وین داشتیم, البته چند باری تو این زمستون برف اومده بود اما خیلی خفیف و نه اونقدر که…
قسم بی خطر
میگه به نظر تو آدم بچشو بیشتر دوست داره یا مادرشو؟
میگم, این دوتا رو نمیشه با هم مقایسه کرد, عشق به مادر یک چیزه, عشق به فرزند یه چیز دیگه, آدم عاشق هردوشونه و نمیتونه بگه که کدوم یکی رو بیشتر دوست داره .
میگه فکر کن در یک حالت فرضی , مجبور باشی, بین مادرت و فرزندت یکی رو انتخاب کنی, تصمیمت چی خواهد بود؟
میگم من (بیشتر…)
دخمل
به یکی از دوستا میگم چند روز پیش یکی رو تو خیابون دیدم خیلی خجالت کشیدم. میگه چرا؟ گفتم, آخه همچین حال بچه های منو میپرسید و اطلاعاتش تکمیل بود,…
خشم پدر!
دیروز با بچه ها رفته بودیم استخر , دختر بزرگم رفت از فروشگاه توپ بخره. وقتی برگشت گفت بابی من یک رنگ دیگه میخواستم اما آقاهه نزاشت, سرم داد کشید…
یک روز به یاد ماندنی
دوستان امروز جاتون خالی با دخترام رفته بودیم سینما, بلیطو که گرفتیم, هنوز بیشتر از یکساعت تا شروع فیلم مونده بود. گفتم بچه ها اگه گرسنتونه, این بالا رستوران خوبی…
استخوان بزرگ
دیروز دوستان وسط زمستون اینجا تو وین ١٣-١٤ درجه بود, اصلا هوا بهاری! تو روزنامه امروز خوندم که درخت های گیلاس تو بعضی از منطقه های وین, شکوفه زدن و…
مریم جون
اصلا جمعه خوبی نبود, هر کی هم از صبح, وارد مغازه شده بود, رفته تو بود تو اعصابم! خداخدا میکردم که هر چه زود تر اون روز لعنتی تموم شه…
اسم اصیل ایرانی!
دوستان من قبلا هم در باره اسم گذاشتن رو بچه ها مطالبی نوشتم و میدونین که تا حدی در این مورد حساسم، وقتی اسمای عجیب و غریب میشنوم ، دیگه جلو دهنمو نمیتونم بگیرم!
امروزم تو مغازه نشسته بودم که آقایی ایرانی تشریف آورد تو مغازه و پرسید (بیشتر…)
جن و بسم الله
دیروز با دخترم تلفنی حرف میزدم, پرسید بابی جن هست؟ میگم جن چیه بابا؟ میگه جن دیگه بچه ها اینجا همش شبا از جن حرف میزنن! میگن هم جن هست…
باغ انار! the Pomegranate garden
نوشته مهدی امیری ۲۳ فروردین ۱۳۸۸ - ۱۲ آوریل ۲۰۰۹ زمانی که بچه بودیم، باغ انار بزرگی داشتیم که ما بچهها خیلی دوست داشتیم، تابستونا که گرمای شهر طاقت فرسا…
شاهنامه آخرش خوشه!
می 19, 2009 نوشته مهدی امیری
معمولا من خاطراتمو با یادش بخیر شروع میکنم اما ایندفعه خدائیش نمیدونم بگم یادش بخیر یا نگم، خاطرش هم تلخه و هم شیرین!
بله، چندین سال پیش بود، اگه اشتباه نکنم ۱۹۸۹میلادی یعنی ۲۰ سال قبل، با یکی از دوستان مسافرتی داشتیم به کشور ترکیه و یا به قول یکی از دوستان سرزمین (بیشتر…)
!تصادف
مهدی امیری در می 24, 2009 خیلی سال بود میشناختمش، علی رو میگم، هنوزم دلم نمیاد بگم خدا بیامرزتش! یعنی اصلا باورم نمیشه که دیگه علی پیش ما نیست، دیگه…
