سیگار با سیگار روشن کردن شنیده بودیم!
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 14, 2009
how to give up smoking the fast way!
Richtige methode um mit dem Rauchen aufzuhören!
how to give up smoking the fast way!
Richtige methode um mit dem Rauchen aufzuhören!
نوشته مهدی امیری در آوریل 14, 2009 شنبهای خانوم یکی از دوستان ارمنی که خیلی هم سر به سر همدیگه میذاریم زنگ زد که چطوری و جای خانوم بچهها خالی…
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 12, 2009 ١٠-١٥ روزی میشه که خانوم بچههای من رفتن مسافرت و این جریان مسلما ناراحتیهایی برای من ایجاد کرده، گذشته از دلتنگی شدید…
نوشته مهدی امیری آوریل 12, 2009 ١٠-١٥ روزی میشه که خانوم بچههای من رفتن مسافرت و این جریان مسلما ناراحتیهایی برای من ایجاد کرده، گذشته از دلتنگی شدید برای دخترام…
نوشته مهدی امیری در آوریل 12, 2009 ١٠-١٥ روزی میشه که خانوم بچههای من رفتن مسافرت و این جریان مسلما ناراحتیهایی برای من ایجاد کرده، گذشته از دلتنگی شدید برای…
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 11, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی! در مارس 17, 2009 هفته پیش جاتون خالی خونه یکی از دوستان جمع شده بودیم، چند تا خانواده که همم خدا رو شکر وضعشون بد نیست…
نوبسنده مهدی امیری در مارس 7, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی در فوریه 27, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی در فوریه 18, 2009
ارسالشده در نوشتههای بابی!در ژانویه 28, 2009
نوشته مهدی امیری در ژانویه 17, 2009 ایرنیهایی که ساکن خارج از کشور هستن،یادشون هست حتما، تا چند سال پیش، هرکی میرفت ایران برمیگشت با خودش کلی چیز میاورد، چونکه…
ارسالشده در نوشتههای بابی! در ژانویه 5, 2009 |
ارسالشده در نوشتههای بابی!در دسامبر 24, 2008 |
نوشته مهدی امیری در تاریخ نوامبر 14, 201 هشت نه سال پیش بود تقریبا, هنوز ازدواج نکرده بودم, رفته بودیم ایران خونه یکی از اقوام خیلی نزدک, خانومش گفت…
اکتبر 31, 2010 نوشته مهدی امیری
نوشته مهدی امیری در ۸ می ۲۰۱۰ چند شبی بود که دخترم خوب نمیخوابید، شبا تو خواب گریه میکرد، جیغ میکشید، با خودش حرف میزد، ناراحت بود، لاغر شده بود،ظاهرا…