شیزوفرن

دوستان دیروز گفتگوی جالبی داشتیم با یکی از هموطنان، البته جالب بودنشم همچین بدون بحث نیست! اما خوب دیگه گفتگویی بود از نوعی دیگر! هر چند که پایان زیاد خوبی نداشت و دوستمون بدون گفتن یک کلمه مغازه رو ترک کرد و رفت (بیشتر…)

ادامه خواندنشیزوفرن

نون سنگک

با این برف و بارون کار ما دوستان,  خیلی زیاد شده، هر دو نفر آدم که میان تو مغازه یک دفعه باید کف مغازه رو تمیز کنیم!
دیشب ساعت های تقریبا هشت و نیم داشتم  مغازه رو جارو میزدم که تلفن زنگ زد، کی میتونست باشه غیر از وزیر جنگ؟!
میگه کجایی؟
میگم بالای برج ایفل!
میگه مغازه ای هنوز ؟!
میگم پس کجا انتظار داشتی باشم؟
میگه چیکار میکنی اونجا تا اینوقت شب؟
میگم آغاسی میخونه، جمیله هم داره واسم میرقصه! (بیشتر…)

ادامه خواندننون سنگک

مترجمین ایرانی در آلمان iranische Dolmetscher in Deutschland

A list of iranian official translators in Germany with Adress & Telephone numbers Iranische (persische) Dolmetscher in Deutschland mit Adresse und Telefonnummern دوستان، لیستی از اسامی مترجمین رسمی ایرانی در…

ادامه خواندنمترجمین ایرانی در آلمان iranische Dolmetscher in Deutschland

ترک عادت !

چند هفته پیش جاتون خالی، خانوادگی  رفته بودیم خونه یکی از دوستان، دیدیم دوستمون خیلی اخماش تو همه!
آدمی که هیچ وقت  خنده از لبش دور نمیشد رو با صد من عسل هم نمیشد خورد!
از خانومش پرسیدم چشه این بچه امشب، من تا حالا اینو اینجوری ندیده بودم؟! (بیشتر…)

ادامه خواندنترک عادت !

بابای خوب!

دوستان همه چی بر عکس شده بخدا! قبلنا بچه ها جرات نمیکردن جلو پدر و مادرا سیگار بکشن حالا ما پدر ها جرات نمیکنیم  جلو بچه هامون دست به سیگار بزنیم!  صبحا که بعد از صبحانه میخوایم  سیگار بکشیم باید بریم یه جا قایم شیم و یواشکی سیگاره رو جوری بکشیم که بچه ها نبینن دعوامون کنن!

امروز صبح هم  رفته بودم و مشغول کشیدن سیگار صبگاهی بودم در ضمن هوای دختر کوچیکه روهم  داشتم که تو آشپزخونه  نشسته بود و  قرار بود لیوان  شیری رو که مامانش براش گذاشته بود بخوره !
دختر کوچیک من بر عکس باباشه هر چی من خوردن رو دوست دارم اون از غذا  و میوه خوردن و  اینجور کار ها بدش میاد، عوضش، شکلات و آت و اشغال ، هر چی بهش بدین، نه نمیگه! (بیشتر…)

ادامه خواندنبابای خوب!

سال نو مبارک!

دوستان فرا رسیدن سال ۲۰۱۲ را به همه  ایرانیان غریب ، در سرتاسر دنیا تبریک گفته و برای تک تک شما عزیزان آرزوی سالی پر از برکت و خوشی و سلامتی میکنم! (بیشتر…)

ادامه خواندنسال نو مبارک!

نپتون!

دوست عزیزم، همونی که زرشک پلو رو با کوبیده میخوره! اومده دیروز پیشم، یک ساک خرید هم دستش!
ازش  میپرسم، چیه تو هم رفتی خرید عید؟
میگه نه بابا، عید ما ۴ ماه دیگست!
گفتم بچه های ما این حرفا حالیشون نیست، (بیشتر…)

ادامه خواندننپتون!

آش با کوکو سبزی!

دوستانی که مثل من سعادت زن و بچه داشتن رو دارن میدونن که شنبه ها، روزیه که باید بری برای خانواده خرید کنی، منم امروز مثل هر شنبه صبح قبل از اومدن سر کار باید ترتیب خرید آخر هفته رو میدادم.
(بیشتر…)

ادامه خواندنآش با کوکو سبزی!

تولد مضاعف!

Vienna 22 Nov 2011 برای اکثر دوستان امروز،  روزیه مثل همه روزهای دیگه، برای من اما روز بسیار مهمیه، امروز تولد دخترم بود، جای همگی خالی، تولدشم جشن گرفیم، خیلی…

ادامه خواندنتولد مضاعف!

اینترنت و عوارض جانبی!

دوستان میخوام امروز توجه پدر و مادر ها رو به موضوعی جلب کنم که به نظر من خیلی مهمه، اونم داستان بچه هاست و اینترنت، اینترنت دیگه پیر و جوون…

ادامه خواندناینترنت و عوارض جانبی!

Bobby چه بر سر بابی اومد؟!

نوشته‌های Bobby خدا بیامرز!
Bobby خدا رو شکر نمرده،خیلی‌ هم زندست و هر روز با شما عزیزان در تماسه! اما چونکه دیگه به اسم  Bobby چیزی نمینویسه، یک خدا بیامرزی واسش میگیم که هم اون فیضی ببره و هم ما ثوابی کرده باشیم! (بیشتر…)

ادامه خواندنBobby چه بر سر بابی اومد؟!

بابا حسن

مهدی امیری  اکتبر 3, 2010 سواد نداشت اما شاهنامه رو حفظ بود! روزی ۴ بسته اوشنو ویژه می‌کشید، بابا حسنو میگم، همه می‌دونستیم که حب هم میندازه اما هیچکی بروش…

ادامه خواندنبابا حسن

!پلیس خوب

نوشته مهدی امیری  Mehdi Amiri سپتامبر 22, 2010 ۳ هفته پیش بالاخره فرصتی پیدا شد که برم یک تلویزیون بخرم, قدیما که جوونتر بودیم, هر وقت یک وسیله الترونیکی میخردیدم…

ادامه خواندن!پلیس خوب

حقوق زنان!

  ارسال‌شده در نوشته‌های بابی آگوست 29, 2010 شما همتون  شاهدین که من همیشه از حق خانوما دفاع کردم! واقعا هم که پیش وجدان خودم، شرمنده نیستم که حق خانوما…

ادامه خواندنحقوق زنان!

قانون!

نوشته مهدی امیری آگوست 9, 2010

پریروز که رفته بودم فرودگاه، دیدم که چند تا مسافر ایرانی داشتن با یک راننده تاکسی، جر و بحث میکردن، سر چی‌ بود من نمیدونم اما دیدن این صحنه منو یاد خاطره جالبی‌ انداخت از زمان تاکسی رانیم!
بله، موضوع مال خیلی‌ سال پیشه، من با تاکسیم، همیشه دم هتل‌ها وایمیستادم، چونکه مسافراشون با حال تر بودن و از مست و خلافکار و آدمای روانی‌، کمتر خبری بود!

یکروز نزدیکای ظهر، واستاده بودم تو صف، تاکسی چهارم پنجم بودم، یک روزنامه ایرانی هم باز کرده  و مشغول خوندن بودم  که دیدم یکی‌ زد به پنجره ماشین، شیشه رو دادم پایین، دیدم که آقایی ایرانی حدود ۴۰-۴۵ ساله، به فارسی‌ گفت سلام آقا، من میخوام برم فرودگاه، می‌تونم با شما برم یا باید حتما  برم سوار اولی‌ شم؟
گفتم قانوناً من باید به شما بگم که  با اولی‌ تشریف ببرین، اما مسافر حق انتخاب تاکسی‌ رو داره و میتونه سوار اونی‌ بشه که دوست داره!
گفت من با ایرانی برم خیالم راحت تره، میترسم کلاه ملاهی سرم بذارن!
گفتم از اون نظر‌ها خیالتون راحت باشه، اینجا راننده‌های تاکسی‌،  کلاه سر کسی‌ نمیذارن، همشون تاکسی‌ متر دارن، قیمت هام مشخصه و راننده هام، خدا رو شکر احتیاجی به کلاهبرداری ندارن، با همه این تفاسیر، حق انتخاب با شماست!
(بیشتر…)

ادامه خواندنقانون!

باغ انار ۲

ارسال‌شده در نوشته‌های بابی آگوست 3, 2010

چندین ماه پیش خاطره‌ای نوشتم به اسم باغ انار، که اکثر شما دوستان عزیز هم خوندین و منو مورد لطف خودتون هم قرار دادین!
دوستی در بالاترین به این نوشته‌  لینک داده بود، خیلی‌ هم خوشحال شدم، وقتی‌ که اونجا (بیشتر…)

ادامه خواندنباغ انار ۲

چون ایران نباشد……

ارسال‌شده در نوشته‌های بابی جولای 20, 2010

ما ایرانیها واقعا که ادمای وطن پرستی هستیم، هیچ شکی هم درش نیست، در اثبات این وطنپرستی خارق العاده، خاطره کوتاهی‌ دارم که براتون تعریف می‌کنم.
چندین سال پیش، کنسرتی بود در شهری که ما زندگی‌ می‌کنیم، خواننده معروفی  به این کشور آمده بود  و تعداد زیادی از هموطنان، شیک و پیک و عطر و ادوکلن زده در محل اجرای کنسرت جمع شده بودن، حدود ۶۰۰-۷۰۰ نفر!
برنامه با سرود ‌ای ایران  شروع شد و احساسات وطندوستی ما، کاملا تحریک شده بود (بیشتر…)

ادامه خواندنچون ایران نباشد……

!روزگار جوانی

نوشته مهدی امیری ژوئن 27, 2010 دیروز دوستی‌ قدیمی‌ بعد از چندین سال اومد پیشم، بیشتر از ۲۰ ساله که همدیگرو میشناسیم. دوست زمان مجردیمه، اون از من زرنگتر بود…

ادامه خواندن!روزگار جوانی