میگم, اش نخورده و دهن سوخته که میگن همین داستان ماست!
میگه باز چیه سر و صدا راه انداختی؟
میگم, اینو قبول کن, اونایی که آش میخورن ها, آشخورشون ملسه, میدونن چه جوری آشو نوش جون کنن که آبم از آب تکون نخوره, هر روزی هم یک جور آش میخورن, هیچکی هم بهشون نمیگه بالای چششون ابروست!
میگه داستان اش چیه؟!
میگم اونوقت پخمه هایی مثل من, هر کی هر جا آش بخوره, دهن منه که باید بسوزه! حالا صد دفم بگو بابا, ملت, عزیزان, دوستان, اش کجا بوده, ما اینجا, اش اونجا , یکی دیگه خورده, ما اصلا رنگشم ندیدیم, کی باور میکنه!
میگه, آش دوست داری؟
میگم نه بابا, من اصلا اهل این حرفا نیستم, آشا رو اونای دیگه میخورن, قلپی هم میخورن, یا چمیدونم, دولپی میخورن, هورتی سر میکشن, هیچ کی هم ایرادی بهشون نمیگیره, تازه خسته نباشی و دست مریزادم بهشون میگن اما دهنی که میسوزه, دهن ماست!
میگه جمش کن بابا, آش آش راه انداخته واسه ما سر صبحی!
میگم تو هم اگه آش نخورده بودی و دهنت سوخته بود, حالا مثل من, هزار جای دیگتم میسوخت!
میگه چه جور آشی بوده حالا, خوشمزه بوده؟ به تو ندادن, تک خوری کردن, از این **نت آتیش گرفته؟!
میگم من چمیدونم, اونا خوردن, از من میپرسی مزش چه جوری بوده؟! من فقط دهنم سوخته اونم بدون اینکه حتی ناخنکی زده باشم! از حالا منم میخورم, مگه بنده چلاقم, یا بیل به کمرم خورده؟ حالا که قراره بسوزه, بزار اقلا طعمشو چشیده باشم.
میگه چه جور آشی دوست داری تو؟
میگم, ملت همه جورشو میخورن, اش شله قلم کار,اش رشته,اش پشت پا, اش جوش بره, اش شلغم,آش گندم, آش ……
میگه , همینه که همیشه دهن تو میسوزه, تو مثل اینکه تخصصت, آش خوردنه!
میگم, حالا صب کن, این خط, اینم روش, حالا که اش کشک خالته, بخوری پاته, نخوری پاته, یک آش خوردنی بهشون نشون بدم, نمیخواستم بخورم وگرنه خوردنشو عزیز من, از هر کس دیگیی هم, بهتر بلدم!
میگه صنار بده اش بهمین خیال باش……