بازم چیز + 18

نوشته مهدی امیری ۱۹ آپریل ۲۰۱۴ هفته پیش دوستان, یکشنبه ای با بچه هام رفته بودیم استخر, خیلی آدم اونجا بودن منجمله دو تا خانوم هموطن عزیز که اونا هم…

Continue Readingبازم چیز + 18

آدم حرف شنو

چند روز پیش با یکی از دوستان راجع به مطالب مختلفی صحبت میکردیم, میپرسه تو از کجا این اخبار رو میشنووی؟
میگم, رادیو تلویزیون, روزنامه, مجله اما از همه بیشتر از اینترنت.
میگه من اینترنت ندارم, به  رادیو تلویزیونم زیاد علاقه ای ندارم!
میگم خوب روزنامه که هست, روزنامه ها رو بخون که یک مقدار در جریان امور باشی, خیلی بده که آدام از دنیا بی خبر باشه!
فردا  قراره  برم پیشش بهم زنگ زده که سر رات چند تا روزنامه هم بیار!

(more…)

Continue Readingآدم حرف شنو

یک روز پر ماجرا

آقا دیروزم روزی بود ها!
ساعت ٩ صبح جایی قرار داشتم باید میرفتم موسسه ای بخاطر یک موضوع خیلی حیاتی و با یکی حرف میزدم, از ٢ ماه قبل وقت گرفته بودم!
من دوستان از  ظهر به بعد,  شب, نصف شب , هر وقتی با کسی قرار داشته باشم, هیچ مشکلی ندارم اما همین که شد صبح, حالا میخواد ٦ باشه ٧ یا ٨ و ٩ , ٠ا و حتی ١١ صبح, از ٣ هفته قبلش ناراحتم!
من مغازم که داشتم ها, نوشته بودم از ١٠ تا ٧ بعد از ظهر , اما خیلی وقتا , ساعت ١٠ و نیم هنوز داشتم تو خونه, قهوه میخوردم!
مشتریامم دیگه میدونستن, از یک به بعد تازه شروع میکردن به اومدن! (more…)

Continue Readingیک روز پر ماجرا