کافه هاوس های وین

نوشته شده توسط  گیس طلا در ۱۱ سپتامبر 2009
‫روز دوشنبه با ابجی بزرگه ایستگاه وست بانهوف قرار داشتم. من جقیقتا از این مترو بازی اینجا خوشم می یاد اینقدر که سر وقته . زودتر از خونه راه افتادم تا برم کتابخونه بزرگ شهر را ببینم.
‫از ایستگاه که بیرون اومدممنظره های از چتر های سفید را دیدم که سایبان خوبی بودند
وبعد پله های نارنجی رو به بالا که جوانان جا به جا در ان نشسته بودند که بعدا فهمیدم منتظر باز شدن کتابخانه هستند. بالا رفتم و منظره شهر را دیدم و عکس گرفتم و باز شد کتابخانه. انچه بیشتر مرا تخت تاثیر قرار داد قسمت کودکان بود که مسول با شکیبایی برایشان سرچ می کرد و انان کتابهای خود را انتخاب می کردند.
منظره شهر هم مکان مناسبی برای مطالعه بود و مبل های مخملی زیبا . منظره حسرت برانگیز دیگر انبوه دی وی دی ها بود که ردیف کنار هم بودند
و سالنهای مطالعه
…و خوب بود خوب
‫از انجا به خیابان ماریاهیلفراشتراسه رفتم و یک روز لذت بخش را در انجا گذراندم. همه دوستای من می دونن که من از خرید بیزارم اما توجه کنید که در خارج از ایران این عمل تبدیل می شه به خرید رنگ و طعم و نور و بو
‫خیابان به شدت شلوغ است و احساس خوبی داری از دیدن ادمها و تفاوت هایشان برای چشمهای من که مدتهاست این تنوع فیزیکی را ندیده است…
در یک فروشگاه که لباسهای سایز بزرگ می فروشد ایرانی زیاد می دیدم و بامزه این بود که وقتی ایرانی در اتاق ‫پرو بود برای دیدن لباسهایی که پوشیدم بیرون نمی امدم انگار انها فقط نامحرمند
‫برای خواهرک و مادرک کلی سوقاتی گرفتم و برای ناهار به رستوران ترکیه ای رفتیم. ترکها همان طور که بدون خونریزی تهران را تصرف کردند اروپا را هم گرفتند. کباب ترکی سفارش دادیم که گوشت را روی برنج ریخته بودند و سالاد هم کنارش و قاشق هم نداشتند! همان مزه خودش را داشت
‫دوباره گردش در خیابانهای شاد تا جانمان مشرف به در رفتن شد برای استراحت به کافه هاوس رفتیم. عشق اول من حمل و نقل شهری وین است که شامل: اوبان ،اشتراسنبان و اشنلبان که همان مترو، قطاربرقی و قطار سریع والسیر هستند و عشق دوم من کافه هاوس های اینجاست. فضایی ملایم و ارامش بخش با منظره زیبای کیک و شیرینی ها در پشت ویترین و صندلی های که حاضرند حضور تو را به مدت بسیار طولانی بپذیرند و گارسونهایی که انچنان عمیق لبخند می زنند که دچار شرمندگی می شی…و ساعتهای انجا می نشینی می خوانی می شنوی یا اصلا به بقیه ادمها زل می زنی و هیچکس کاری با تو ندارد..حتی حضور سنگین نگاهی را هم حس نخواهی کرد و ادمها می ایند و می روند و تو می نشینی تا خستگی ات با قهوه و کیک مخصوص اتریش به در شود ساخاتورته در کافه هاوس ایدا. کیکی که نسخه ان هنوز فاش نشده است.
منبع:  http://gistela.blogspot.com

این پست دارای 6 نظر است

  1. دوستان خانومی به اسم گیسو خاطراتی از سفرشون به اتریش نوشتن که بسیار قشنگ و خوندنی هستن، این اولیشه و من چند تایی دیگه از نوشته های ایشون رو تقدیم شما عزیزان میکنم، امیدوارم که مورد پسندتون واقع بشن!
    با تشکر فراوان از خانوم گیسوی گرامی که به پارس نیوز این اجازه رو دادن که از مطالبشون استفاده کنیم.

  2. Mehdi Parsnews Amiri

    دوستان خانومی به اسم گیسو خاطراتی از سفرشون به اتریش نوشتن که بسیار قشنگ و خوندنی هستن، این اولیشه و من چند تایی دیگه از نوشته های ایشون رو تقدیم شما عزیزان میکنم، امیدوارم که مورد پسندتون واقع بشن!
    با تشکر فراوان از خانوم گیسوی گرامی که به پارس نیوز این اجازه رو دادن که از مطالبشون استفاده کنیم.

  3. simin

    khaili jaleb bood agha amiri, dastetoon drd nakoneh

  4. سیمین جان لطفتون کم نشه اما اینو من ننوشتم بلکه خانوم گیس طلا و یا گیسو نوشتن که نوشته های زیبای دیگری هم در رابطه با شهر زیبای وین دارن که سر فرصت تقدیم شما عزیزان خواهد شد!

  5. Mehdi Parsnews Amiri

    سیمین جان لطفتون کم نشه اما اینو من ننوشتم بلکه خانوم گیس طلا و یا گیسو نوشتن که نوشته های زیبای دیگری هم در رابطه با شهر زیبای وین دارن که سر فرصت تقدیم شما عزیزان خواهد شد!

  6. سایه

    like

دیدگاهتان را بنویسید