ارسال‌شده در نوشته‌های بابی آگوست 23, 2010

چند روز پیش یکی‌ از مشتریان گرامی‌ که چند وقتیه از ایران اومدن و بر ورویی هم دارن، تشریف آوردن پیش من!

فرمودند منو یادتون میاد، من با خانوم فلانی‌ اومدم پیشتون، شما لطف کردین این تلفونو بهم دادین؟

گفتم بله خانوم کاملا یادمه، ممکنه خانوم فلانی‌ یادم بره اما خاطره شما در ذهن بنده همیشه  موجوده!

گفت، لطف دارین شما، خیلی‌ هم از تلفنم راضی‌ هستم اما فقط یک اشکالی که داره که اشکال بررگیم هست اینه که، خیلی‌‌ها به من دسترسی‌ ندارن!

گفتم، خدا رو شکر کنین خانوم،  اگه هر کس که دلش می‌خواست میتونست به شما دسترسی‌ داشته باشه، ماشالله با اینهمه هواخواه، که مشکل ایجاد میشد!

لبخند ملیحی زد و گفت، شما خیلی‌ شوخین اما مشکل جدیه!

گفتم منظورتون چیه؟ یعنی‌ زنگ به شما نمی‌تونن بزنن؟

گفت آره خیلی‌‌ها میگن زنگ زدیم جواب ندادی! در صورتی‌ که تلفن من همیشه روشنه!

پرسیدم خانوم اونایی که به شما زنگ میزنن، چی‌ میشنون، وقتی‌ که شما جواب نمیدین؟ میگه:

  diese Nummer ist nicht erreicbar

  یا میگه:

diese  Nummer existiert nicht

……

گفت والا من که آلمانیم زیاد خوب نیست اما مثل اینکه میگه، در دسترس نمیباشد!

تلفونشو همه جور چک کردم هیچ اشکالی نداشت، ۵ دفعه زنگ زدم، همه چیش درست بود، تو مغازه امتحان کردم، درست بود، بیرون امتحان کردم درست بود، خاموش روشن کردم، باتریشو در آوردم، با کامپیوتر چک کردم، هیچ عیبی نداشت!

گفتم خانوم این تلفن هیچ اشکالی نداره من الان واستون با کامپیوتر هم تست کردم، همه چیش درسته، دیدین که همه جورم امتحانش کردم، از این تلفن سالم  تر من تا حالا ندیدم!  فقط ممکنه جایی‌ که شما بودین در لحظه تماس، آنتن نداشتین، که البته، در اون حالت هم اگه کسی‌ به شما زنگ بزنه، بعدا واستون اس ام اس میاد که فلان شماره به شما زنگ زده!

گفت نه من هیچ اس ام اسی هم نمی‌گیرم!

گفتم پس هیچ کس به شما زنگ نزده!

گفت اما همه میگن که من خیلی‌ وقتا در دسترس نیستم!

گفتم، خانوم ما ایرانیها، مردمان شوخی‌ هستیم و بعضی‌ وقتا دوست داریم با دوستانمون شوخی‌ کنیم، بعضی‌ موقع هام یک کلاغ، چهل کلاغ می‌کنیم، می‌کنیم، مثلا یک بار زنگ می‌زنیم به کسی‌ جواب نمیده، بهش میگیم کجایی بابا صد دفعه بهت تلفن زدم جواب نمیدی! بعضی‌‌ها هم اصلا زنگ نمیزنن و میگن زنگ زدیم!

گفت اما من راستش قانع نشدم! شما می‌تونین یکبار دیگم تستش کنین؟

گفتم خانوم عزیز،اتم که نیست که تیکه  تیکش کنم مولوکولاشو در بیارم، موبایله، زنگ بهش میزنم، جواب میده، به قول دوستان در ایران، آنتن دهیشم  فوله، از هر جای دنیام که به شما تلفن بزنن، این بیچاره شروع میکنه رقصیدن و آهنگ زدن!

گفت حالا شما نمیتونی‌ یک تلفن دیگه به من بدین، چونکه از مدلشم زیاد خوشم نمیاد؟!

درد اصلیشو فهمیدم، همش چرت و پرت بود، فقط می‌خواست تلفونشو عوض کنه، این شرٔ و ور هارو تحویل من میداد!

گفتم خانوم اگه ما بخوایم به هر مشتری بعد از ۶ ماه یک تلفن جدید بدیم که اگه هر روز، کامیون کامیون هم برامون موبایل بیاد، بازم کم میاریم! تلفن شمام سالم سالمه، اگه کسی‌ میگه بهتون زنگ زده و نبودین سر به سرتون میذاره!

دید نخیر از تلفن جدید خبری نیست، یک دروغ دیگه سر هم کرد!

گفت من خودم یکبار امتحان کردم، تلفنم رو میز بود به خودم زنگ زدم، گفت در دسترس نمیباشد! چه جوری میشه آخه، چیزی که جلو چش آدمه، در دسترس نباشه؟!

دیدم ولکن نیست و با حرف حساب هم نمیشه فرستادش پی‌ کارش!

گفتم خانوم هر چی‌ که جلو چش آدم باشه که در دسترس نمی‌باشد!

منباب مثال خدمتتون عرض می‌کنم، شما خودتون همین الان، جلو من، نیم مترم بیشتر با من فاصله ندارین! جلو چشام، حی و حاضر! خوشگل، خوش اندام، خوش بر و رو، بازیگوش و شیطون! واستادین اینجا مثل هلو ، اما در دسترس نمیباشین! با وجودی که من  خیلی‌ هم مشتاق بودم که شما حتما در دسترس باشین!

یک خورده سرخ شداما از رو نرفت، لباشو غنچه کرد بعضی‌ جاهاشو داد جلو، بعضی‌ جاهای دیگشم عقب و پرسید چرا در دسترس نمیباشم؟

گفتم چونکه متأسفانه، تو خونه یک زن با دوتا بچه در دسترس میباشن!………