دخمل

به یکی از دوستا میگم چند روز پیش یکی رو تو خیابون دیدم خیلی خجالت کشیدم.
میگه چرا؟
گفتم, آخه همچین حال بچه های منو میپرسید و اطلاعاتش تکمیل بود, اسم و سن و سال و کدوم مدرسه میرن و … که من با خودم فکر کردم از حالا اگه  در باره دخترام سوالی داشتم,  به این زنگ بزنم!
گفت, خوب, خجالت کشیدنت واسه چی بود؟
گفتم, تمام مدت که ایشون داشت اظهار لطف میکرد, من داشتم به خودم فشار میاوردم که اقلا اسم دخترش یادم بیاد, آخرشم یادم نیومد!
گفت بابا اینکه مشکلی نیست, میگفتی, دخملتون چطوره.
گفتم متاسفانه دخملش هیکلش دو برابر هیکل منه , دوتام بچه داره, اگه اون دخمل باشه باشه, من و تو هنوز بدنیا نیومدیم!

دیدگاهتان را بنویسید