داستان مال یکی دو سال پیشه, داشتم نرخ ارزها رو مینوشتم که  یکی از بچه ها وارد شد, پسر خوبیه ها اما پرت و پلا زیاد میگه, یعنی من خودم که خدای تیر و تار گفتن و چرت و پرت نوشتن,  هستم, انگشت کوچیکشم نمیشم!

میشینه صبح تا شب این تلویزیونای ماهواره رو میبینه, دوست داره بعد با همم بحث کنه, منم که اصلا اهل بحثای سیاسی نیستم نه اینکه علاقه ای نداشته باشم اما هیچ اصراری به اینکه بخوام کسی رو متقاعد کنم, ندارم و همیشه هم این امکان رو میدم که ممکنه من اشتباه کنم یا اشتباه یک خبری رو شنیده باشم اما اون نه, اگرم ٢٠٠ در صد بفهمه  که داره خلاف میگه حاضر نیست اما که یک ذرم کوتاه بیاد!

داستان مال زمانیه که ٢-٣ تا سایت بیشتر نبودن که نرخ ارز رو مینوشتن که یکیشم ما بودیم و کار بسیار مشکلی هم بود و باید یک ساعت محاسبه و ضرب و تقسیم میکردی تا بتونی نرخها رو دقیق به اطلاع هموطنان برسونی!
صندلی گذاشته بود روبروم و داشت همون حرفای تکراری همیشگیشو میزد, دیدم نخیر,  گوش مجانی گیر آورده و ولکنم نیست, منم باید نرخارو هر چه سریع تر مینوشتم!

بهش گفتم : با اجازت من باید نرخ ارز بازار رو بنویسم اما حواسم با حرفای توئه , تو ادامه بده خیال نکن چونکه سرم تو کامپیوتره بهت گوش نمیدم!
آقا ما غرق در جمع و تفریق و ضرب و تقسیم, ایشون هم مشغول بررسی تمام مشکلات ایران و ارائه راه حل های بی نظیرش !

بخاطر اینکه حالی هم بهش داده باشم, هر چند دقه یکبار میگفتم, بله, راست میگی, کاملا درسته, دمت گرم, حق با توئه, آره بابا, کیه  که دل بسوزونه تو اون  مملکت …. که یعنی دارم گوش میدم!

خوبم داشت پیش میرفت ها,  اما مثل اینکه دید زیادی با حرفاش  موافقم, شک کرد!

گفت, گوش میدی اصلا به حرفای من؟
گفتم معلومه که گوش میدم, تعریف کن, من شش دونگ حواسم با توئه!
گفت اینجا, ٤٠٠ تام نمیشه, ایران ١٨ هزار و خورده ای!
گفتم آره میفهمم اما اینم نباید فراموش کنی اینجا یوروعه , ایران تومن,  میدونی امروز یک یورو چند تومنه؟  از ٤ هزارتام زده بالا, حساب کنی, میبینی که همون میشه !
دیدم از جاش بلند شد, گفت , مارو باش که با کی داریم حرف میزنیم, من رفتم که دیگه پامو اینجا بزارم !

گفتم چی شد؟ بشین بابا داریم بقول امروزیا, گفتمان میکنیم !
گفت, فلان فلان شده برو با عمت گفتمان کن,  من میگم امسال تو جاده های ایران ١٨ هزار و ٤٠٠ نفر کشته شدن اینجا ٤٠٠ تام نمردن تو میگی تبدیلش کنی به تومن, همون میشه؟!….