Strictly Necessary Cookie should be enabled at all times so that we can save your preferences for cookie settings.
If you disable this cookie, we will not be able to save your preferences. This means that every time you visit this website you will need to enable or disable cookies again.
ادمین جان اینجا بچه ایرانی تا دنیا میاد هی ماچ و تُف و لپشو میکشن . تا میاد حرف بزنه بجای اینکه مثل بزرگترا باهاش حرف بزنند همه کلماتو برعکس بهش یاد میدن . مامانی این “نام نامه=غذا” . این “جوجوئه=مثلا گوشت” این “هام هامه=شکلات” ..بعدش که طفلک از آب و گل دراومد دست از پا خطا کرد یا پس گردنی میزنن یا بش میگن” ای پدر سوخته ” . جوون میشه میگن سر و گوشش نجنبه یکوقتی . تا طفلک درسش تموم میشه و میاد نفسی بکشه یه زن بهش قالب میکنن . طفلک هنوز بدهی عروسی رو نداده که میگن ایشاله شیرینی بچه رو بخوریم . تا ….. . اوندفعه سر کار ، همکارم میگه یارو اندازه بابابزرگمه . میگم مگه چندسالشه؟ میگه 30 !!! گفتم حالت خوبه؟ حالا می بینید؟ خلاصه ادمین جان چه ایام جوونی . چه کشکی چه کلاهی.:-)