ارسال‌شده در نوشته‌های بابی در می 12, 2009

واقعا که بعضی‌‌ها چه رویی داران، نشسته بودم تو مغازه، دیدم تلفن زنگ زد، دوستم بود، گفت، نهار هستی‌؟ گفتم تنها کاری که هستم همونه!  گفت باز نریم اونجا بگی‌   گشنم نیست و اشتها ندارم، گفتم بیا دنبالم  اینقد حرف نزن، تنها چیزی که ما فقیر بیچاره ها داریم، همین اشتهاس !

<img src=”http://foodpages.ca/itemimmgs/26467_1_6_KubidehKebob_1112075859.gif” alt=”kubideh” />

رفتیم رستوران، گارسون که دختر خانومی بود اومد سر میز، تا حالا ندیده بودیمش، گمونم جدید بود و تازه اونجا شروع به کار کرده بود، پرسید چی‌ میل دارین؟  گفتم خورشت چی‌ دارین، گفت قورمه سبزیمون خیلی‌ خوشمزس، خورشتای دیگم هست، گفتم همون قرمه سبزی عالیه، یه دونم، کوکا کولا لطف کنین، نوبت رسید به دوستمون، پرسید غذای روزتون چیه؟ خانومه گفت کوبیده،پرسید، کوبیدتون تازس؟ خانومه گفت بله آقا، ما همه چیزمون تازس ، گفت زیاد که چرب  نیست؟ گفت فکر نکنم، تا حالا که کسی‌ ایرادی نگرفته، گفت پیاز توش کمه یا زیاد؟ خانومه گفت من نمیدونم والا من آشپز نیستم، خودم هم امروز کوبیده نخوردم، گفت باشه، حالا بیارین اگه خوب نبود  پسش میفرستیم! خانومه پرسید با غذاتون سالاد میل می‌کنین  یا سوپ؟ گفت  سوپاتون که ابکیه ! سالاد چی‌ دارین؟ گفت سالاد فصل، پرسید  الان فصل چیه؟! چی‌ توشه؟ خانومه گفت، کاهو، خیار، گوجه فرنگی‌، گفت واسه من زیاد کاهو نذارین، جاش خیارشو زیاد کنین، سوس هم بهش نزنین، سرکه و روغن زیتون بیارین سر میز، خودم بهش اضافه می‌کنم! گفت چشم، حتما، چیزه دیگیی‌ میل ندارین؟ گفت پیاز هم که باید باشه اما زیاد تند نباشه!  لطفا الان ببرین مال قبل نباشه!، سبزی خوردن هم یادتون نره، جعفری زیاد نذارین، نعنا و ریحونش زیاد تر باشه،  خانومه کم کم دیگه داشت بالا میاورد، دوست داشت با صندلی‌ بزنه تو سر رفیقمون!، گفت نوشابه چی‌ میل دارین؟ گفت آب خوردن، زیاد سرد نباشه،  اما گرمم نباشه، خانومه گفت باشه، چشم، دوستمون گفت راستی‌، با زرشک پلو باشه، خانومه گفت زرشک پلو میخواین؟ گفت نه، کوبیده با زرشک پلو، یعنی‌ جای پلوش، زرشک پلو بزارین! خانومه چشاش گشاد شده بود، گفت باشه  من که تا حالا همچین چیزی نشنیدم اما هر جور شما دوست دارین، به آشپز میگم، امر دیگیی‌ نبود؟ گفت یک چایی هم لطف کنین، خواهشا اما چاییش داغ باشه، تازه دمم باشه، زیاد هم پر رنگ نباشه! دفعه قبل  که اینجا چایی خوردم، هم سرد بود  هم کهنه و  هم تلخ مثل زهر مار!  گارسن گفت، چایی رو همین الان دم کردم، داغیشم که داغه خیالتون راحت باشه، سماور داره قل قل میکنه! خانومه داشت میرفت، صداش زد، گفت میبخشین خانوم، تهدیگم یادتون نره، یک دونه گوجه اضافم بزارین،  یک مقدار برنجشم بیشتر کنین! خانومه گفت چشم، فرمایش دیگیی‌ نبود؟ دوستمون گفت،  نخیر، خیلی‌ ممنون، فقط این آهنگی هم که گذاشتین زیاد حال نمیده، یک آهنگ از هایده بزارین، صداشم یک خورده بلندتر کنین،  لطف کنین قبل از اینکه برین سفارشارو بدین، یک زیر سیگاری با یک کبریت بیارین، این پنجره رو هم ببندید که باد اذیتمون نکنه!

گفتم بابا آبرومونو بردی، من باشم دیگه با تو بیام رستوران، من جای اون بودم چند تا فحش بارت می‌کردم با اردنگی مینداختمت بیرون، پدر یارو رو در آوردی، آخه، طفلی تازه شروع به کار کرده، تو هم تا تونستی بدبختو گیج کردی، چپ و راست دستور میدی، یک کوبیده میخوای کوفتت کنی‌، یک ساعت، اورد میدی، هر چی‌ که فکر کردی مجانیه گفتی‌ بیار، سبزی، پیاز، آب خوردن، موزیک…. ۶ یورو میخوای بدی غذا بخوری، خیال میکنی‌ رستوران و صاحبشو کارمنداشو خریدی !

گفت پول میدم عزیز من، بوس که نمیخام بهش بدم! گفتم با این ولخرجی که شما دارین می‌کنین، خانوم مانوم نمیخوای واست بیارن با کوبیدت؟ گفت نه اونو که مجانی‌ نمیارن،  فعلا هم خداییش با شیکم خالی‌ میلم نمیکشه، بعدا اگه هوس کردم به تو میگم تو واسم زحمتشو بکشی!

گفتم ادب هم خوب چیزیه واسه آدم، مرتیکه خار……

Leave a Reply