قانون!

نوشته مهدی امیری آگوست 9, 2010

پریروز که رفته بودم فرودگاه، دیدم که چند تا مسافر ایرانی داشتن با یک راننده تاکسی، جر و بحث میکردن، سر چی‌ بود من نمیدونم اما دیدن این صحنه منو یاد خاطره جالبی‌ انداخت از زمان تاکسی رانیم!
بله، موضوع مال خیلی‌ سال پیشه، من با تاکسیم، همیشه دم هتل‌ها وایمیستادم، چونکه مسافراشون با حال تر بودن و از مست و خلافکار و آدمای روانی‌، کمتر خبری بود!

یکروز نزدیکای ظهر، واستاده بودم تو صف، تاکسی چهارم پنجم بودم، یک روزنامه ایرانی هم باز کرده  و مشغول خوندن بودم  که دیدم یکی‌ زد به پنجره ماشین، شیشه رو دادم پایین، دیدم که آقایی ایرانی حدود ۴۰-۴۵ ساله، به فارسی‌ گفت سلام آقا، من میخوام برم فرودگاه، می‌تونم با شما برم یا باید حتما  برم سوار اولی‌ شم؟
گفتم قانوناً من باید به شما بگم که  با اولی‌ تشریف ببرین، اما مسافر حق انتخاب تاکسی‌ رو داره و میتونه سوار اونی‌ بشه که دوست داره!
گفت من با ایرانی برم خیالم راحت تره، میترسم کلاه ملاهی سرم بذارن!
گفتم از اون نظر‌ها خیالتون راحت باشه، اینجا راننده‌های تاکسی‌،  کلاه سر کسی‌ نمیذارن، همشون تاکسی‌ متر دارن، قیمت هام مشخصه و راننده هام، خدا رو شکر احتیاجی به کلاهبرداری ندارن، با همه این تفاسیر، حق انتخاب با شماست!
(more…)

Continue Readingقانون!