زبان مادری, خانه پدری!
دخترم از دیروز پیشم بود, گمونم, زیادی خوب ازش پذیرایی کردم! صبح قرار داشت, بردمش جایی که میخواست بره بعدشم رفتم خرید, تا برگشتم خونه, زنگ زده میگه بابی ناهار…
دخترم از دیروز پیشم بود, گمونم, زیادی خوب ازش پذیرایی کردم! صبح قرار داشت, بردمش جایی که میخواست بره بعدشم رفتم خرید, تا برگشتم خونه, زنگ زده میگه بابی ناهار…