ارسالشده در نوشتههای بابی آگوست 3, 2010 چندین ماه پیش خاطرهای نوشتم به اسم باغ انار، که اکثر شما دوستان…
ارسالشده در نوشتههای بابی جولای 29, 2010 دیروز یکی از دوستان اومده میگه یک تارنمای جدید درست کردم دیدی؟! گفتم…
ارسالشده در نوشتههای بابی جولای 25, 2010 چند روز پیش یکی از آشنا ها اومده بود پیشم با دوستش، تو…
ارسالشده در نوشتههای بابی جولای 20, 2010 ما ایرانیها واقعا که ادمای وطن پرستی هستیم، هیچ شکی هم درش نیست،…
ارسالشده در نوشتههای بابی جولای 15, 2010 بعضیها واقعا از مغزشون استفاده میکنن، همه چی رو تجزیه تحلیل میکنن<!--more-->، نتایجی…
نوشته مهدی امیری ژوئن 30, 2010 دیروز باز طبق معمول، حالم گرفته بود که دیدم یکی از دوستان که روی…
نوشته مهدی امیری ژوئن 27, 2010 دیروز دوستی قدیمی بعد از چندین سال اومد پیشم، بیشتر از ۲۰ ساله که…
ارسالشده در نوشتههای بابی ژوئن 8, 2010 دیروز یکی اومده بود مغازه, عکس بچه هارو که به دیوار زدم, دید…
ارسالشده در نوشتههای بابی می 31, 2010 همه خیال میکردن ما دوقولو هستیم، همیشه با هم بودیم،داداشم یک سال و …
ارسالشده در نوشتههای بابی می 6, 2010 ساعت هفت شب بود، میخواستم تعطیل کنم برم خونه که یکی از آشناها…