یکی از عزیزان چند باریه که میپرسه چرا دیگه خودت نمینویسی, بعضیاش بد نبود, میشد خوند ! اول از همه…
یکی از عزیزان چند باریه که میپرسه چرا دیگه خودت نمینویسی, بعضیاش بد نبود, میشد خوند ! اول از همه…
ارسالشده در نوشتههای بابی در فوریه 27, 2009 وقتی که بچه بودیم، تو شهرمون که یک شهر مذهبی بود، یکدونه…