عزا

جشن عروسی

۱۷ سال بود که ایران نرفته بود ،وقتی بلیتشو تو هواپیمایی گرفت  خیلی هیجان زده بود، ۴ روز دیگه فرودگاه…

12 years ago

عرق فروش شهر ما!

ارسال‌شده در نوشته‌های بابی در فوریه 27, 2009 وقتی‌ که  بچه بودیم، تو شهرمون که یک شهر  مذهبی ‌بود، یکدونه…

13 years ago