رفته بودیم پارک, آقایی مال بوسنی نون آورده بود داشت میداد به گوسفندا! دخترم پرسید, بابا این آقاهه غذا…
عجله داشتم, اول که نمیدونستم ماشینو کجا پارک کردم! بعد از رفتن تو ٢-٣ تا خیابون آخرش پیداش کردم! رفتم…
بیست و چند سال پیش بود, دادگاه داشتم با صابخونه و ساعت ٩ باید اونجا میبودم, با وجودی که خیلی…