چند روز پیش یکی از دوستان اومده بود پیشم، حالش خیلی گرفته بود، میپرسم چته؟! میگه باید ۳ روز دیگه…
چند هفته ای بود که عیال هر روز میگفت که اجاق گازمون درست کار نمیکنه، یکی از شعله هاش روشن نمیشه! منم…
نوشته مهدی امیری ( Mehdi Amiri) در ژانویه 11, 2009 دخترم پرسید، بابا مگه مردام حامله میشن؟ گفتم نه بابا…
نوشته مهدی امیری می 26, 2010 خانوم بچه هاش یکماهی بود که رفته بودن ایران، بعد از کارش چونکه هوا…
نویسنده مهدی امیری ۵ آوریل ۲۰۰۹ نمیدونم این چه عادت زشتیه که بعضی از ما ایرانیها داریم، بعضی از ماها،…
ارسالشده در نوشتههای بابی در فوریه 8, 2010 نویسنده: مهدی امیری خدمت شما عرض کنم که پارسال همین موقعها بود…
نوشته مهدی امیری Mehdi Amiri می 17, 2010 life is a play چند وقت پیش با برادرم که رل…
نوشته مهدی امیری ارسالشده در نوشتههای بابی در فوریه 28, 2010 از شما چه پنهون من بعد از مدتها ۳-۴…
نوشته مهدی امیری در فوریه 6, 2010 خیلی اخماش تو هم بود، با صد من عسل هم نمیشد خوردش، گفتم…
نوشته Mehdi Amiriدر ژانویه 6, 2010 چند روز پیش جای همگی خالی شام دعوت بودیم،تا ساعت هفت و نیم که سر…