نوشته مهدی امیری ( Mehdi Amiri) در ژانویه 11, 2009 دخترم پرسید، بابا مگه مردام حامله میشن؟ گفتم نه بابا…
دوستان همه چی بر عکس شده بخدا! قبلنا بچه ها جرات نمیکردن جلو پدر و مادرا سیگار بکشن حالا ما…
چند روز پیش، با خانومم نشسته بودیم و داشتیم در باره آدمایی که میان جشن تولد دختر بزرگمون حرف میزدیم،…
دوستان میخوام امروز توجه پدر و مادر ها رو به موضوعی جلب کنم که به نظر من خیلی مهمه، اونم…
دختر کوچیکم دیروز اومده مغازه پیشم، میخنده، میگم بابا چرا میخندی، میگه بابی تو هم یه چیزیت میشه ها! میپرسم…
ارسالشده در نوشتههای بابی می 24, 2010 فقط واسه اونایی که هنوز نمیدونن میگم، من دوتا دختردارم، یکی پنج سال…
ارسالشده در نوشتههای بابی می 11, 2010 ما پدر و مادرها هم آدمای عجیبی هستیم، تا وقتی که بچهها کوچیکن…
ارسالشده در نوشتههای بابی! در اکتبر 7, 2009 چند روزی بود که دخترم که تازه یک ماه و چند…
ارسالشده در نوشتههای بابی در ژانویه 3, 2010» آقا من هرچی میکشم از دست این زبونمه، مثل همین امروز…
ارسالشده در نوشتههای بابی در آوریل 28, 2009 تابستون که بچهها رفته بودن ایران، ۲ ماهی موندن، روزی که رفتم…