شقایق آی شقایق

دوست بسیار عزیز ولی کم تجربه ای, از من سوال فرمودن که چرا بین عکس هایی که میزاری از آثار باستانی و کلیسا و موزه و …. این حرفا همیشه عکس هایی هم میزاری که به نظر نمیرسه که زیاد با موضوع , در ارتباط باشه!
میگم تو مثل اینکه اصلا از فوت و فن  آموزشی اطلاعی نداری ها!
میگه چطور؟!
میگم میدونی که من هدفم فقط اطلاع رسانیست, معلمی داشتیم, خدا بیامرزتش, بهمون هندسه و جبر و مثلثات درس میداد, معادله فلان, اصل اقلیدس, قضیه فیثاقورث قانون…. از اینجور چرت و پرتا.
بعد از نیم ساعت میگفت, بچه ها, مثل اینکه خیلی خستتون کردم, اگه ادامه بدم, هیچی دیگه تو کلتون نمیره,  تنفس کوتاهی میدم تا  دوباره مغزاتون آمادگی لازم رو برای فراگیری علم و دانش پیدا کنه!
منم وقتی چند تا از این عکس های کلیسا  و موزه و آثار تاریخی میزارم, بخاطر اینکه جو زیاد سنگین نشه, به عنوان زنگ تفریح یکی از این عکسا میزارم, تنفس میدم بحساب, مثل اون خدا بیامرز, که بیننده از زندگیش بیزار نشه, بدونه که زندگی همش ساختمون های قدیمی و موزه و اپرا و باغ وحش نیست!
گفت دمت گرم, یعنی میخوای بگی اگه خار هست, گل هم هست!
گفتم آره عزیز, خوشم میاد که تو هم مثل من باغبونی,باید خدمت با سعادتت عرض کنم که به زبون باغبونی, تا شقایق هست, زندگی باید کرد.
گفت الان باز من, ربط این شعر رو با این موضوع خوب نمیگیرم !
گفتم, میگیری عزیز, اصلا نگران نباش, شما اگه پیگیر همون عکس های تنفسی باشی, کم کم همه چی دستگیرت میشه…..