مژده, مژده !
اردک نادان دوستان, پونزده شونزده سال پیش بود, خونه ما در طبقه نهم یعنی که آخرین طبقه ساختمون بود که توش زندگی میکردم, دو تا تراس بسیار با صفا هم…
میگم: چه خبر؟ میگه: خبرای خوش! میگم: چی مثلا؟! میگه: مام دیگه به خوبی و خوشی بعد از چندین سال, از همدیگه سوا شدیم! میگم: این خیلی خوبه که آدما…