دیروز با دخترم تلفنی حرف میزدم، پرسید بابی جن هست؟
میگم جن چیه بابا؟
میگه جن دیگه بچه ها اینجا همش شبا از جن حرف میزنن!
میگن هم جن هست هم پری!
گفتم اها جن و پری رو میگی!
میگه اره بابی، اینجا دختر خاله هام میگن که جن و پری ها همه جا هستن!
گفتم راستش باباجون .، پری شاید باشه، چونکه من بعضی وقتا که تو این خیابون خرید نزدیک خونمون راه میرم و با یک نظر بعضی ها رو نگاه میکنم که خدا و پیغمبرشم گفتن حلاله! با خودم میگم، پری که میگن باید همینا باشن!
اما جنی در کار نیست، اینو مطمئن باش باباجون ، همش چرت و پرته! همش حرفایی هستن مثل قصه هایی که من شبا از خودم در میارم و واسه شما ها تعریف میکنم که بخندین !
گفت بابی اینجا اما بچه ها اصلا نمیخندن، خیلی هم از جن میترسن! میگن جاهایی که تاریکه نباید بری که جن هست!
گفتم اونا بچن بابایی ، هر چیزی رو باور میکنن! به تو هم واسه این میگن که بترسی و تنها جایی نری ! جن وجود نداره اما اینکه میگن تنها جایی نری، درسته دخترم.
گفت من اما از بزرگام سوال کردم، گفتن هست! از چند نفر هم پرسیدم!
گفتم، اره دیگه باباجون اگه به جن و خرافات اعتقادی نداشتن که الان این حال و روزشون نبود!
گفت بابی خرافات چیه ؟!
گفتم، اونم یه چیزیه مثل همین جن و پری!
گفت یعنی تو میگی اصلا جنی در کار نیست؟!
گفتم اره عزیزم، اینا رو فقط بخاطر این میگن که بچه ها رو بترسونن!
گفت اما من از خود تو هم چند بار شنیدم که از جن گفتی !
گفتم من؟ من از جن چیزی واسه تو تعریف کردم ؟! کی بوده که من یادم نمیاد؟
گفت به من نگفتی اما به مامی چند دفعه گفتی!
گفتم چی گفتم به مامانت؟! من کی با مامان تو در باره جن و پری صحبت کردم؟ تو دلم گفتم، هر چند که اگه جنی وجود داشت و آدمام اونقدر ازش میترسیدن، حتما باید چیزی میبود تو مایه های زن خود آدم! 🙁
گفت چند دفعه وقتی شب ازکارت برگشتی خونه، من خودم شنیدم که تو به ما مامی گفتی، پول شده جن و مام شدیم بسمه الله!
گفتم اها، تو راست میگی من با مامانت شوخی کردم گفتم همونجوری که جنی وجود نداره پولی هم وجود نداره، آه در بساط نیست!
گفت بسم الله واسه چی بود بابی ؟
گفتم بسم الله هیچی نیست به جز بردن اسم خدا باباجون !
آدم وقتی کارش گیر میکنه اسم خدا رو به زبون میاره، و هر کاری رو با بسم الله و با نام خدا شروع میکنه! شمام فعلا برو به بازیت برس و فکر جن و پری رو هم ازکلت بنداز بیرون که همش الکیه!
گوشی رو که گذاشتم با صدای بلند گفتم، جن جونا ، شوخی کردم ها،شما این حرفای پدر و دختر رو زیاد جدی نگیرین، الان تنهام هستم، یکوقت دسته جمعی نیاین نصف شب بزنین دهن منو سرویس کنین!
https://youtu.be/Q8fqWaik8cA کریستکیندلمارکت در میدان Rathausplatz، یکی از محبوبترین و بزرگترین بازارهای کریسمس در وین است.…
https://www.youtube.com/shorts/_0tgFCLHut0?feature=share جای همگی خالی که چه غذا های خوشمزه ای بود و مسلما با بودن…
مکانیزم ماشه (یا اسنپبک) یکی از بندهای کلیدی در قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل…
https://www.youtube.com/shorts/HKI1y_HI8cY?feature=share The magic of Christmas shines brightest on our street! 🌟✨ This beautifully decorated tree…
https://youtu.be/P1hgF0TLnEo دوست گرامی , مسعود عزیز که خیلی راضی به نظر میرشه از غذایی که…
برنامه سهروزه برای سفر به بارسلونا که ترکیبی از جاذبههای نمادین، فرهنگ محلی، غذا…
View Comments
ادمین جان والا من سعی میکنم یکمی ادای روشنفکرا رو در بیارم بنابراین مجبورم اینطوری بگم که دنیای ما از لایه های مختلفی مثله فیلتر درست شده . بهتره بگم از مواد مختلفی ترکیب شده که خواص عجیب و غریبی هم دارند. در مورد جن هم نمیخوام و نمیتونم اینجا اصلا بحثی بکنم یا نظری بدم . همینقده بسنده کنم که توی این 80-90 سالی که زندگی کردم و یک نگاهی به تاریخ 10000 ساله زمین انداختم متوجه شدم خطرناکترین و هولناک ترین موجود روی این کرهء زمین و کل دنیا ، حیوانی هست به اسم "انسان" یا "بنی آدم" . این حیوان متاسفانه هم حرف میزنه هم مثلا تفکر میکنه. همین باعث شده پدرِ زمین و آسمون رو در بیاره . جن و اجانیه اینطور که میگن از درز دیوار هم میان تو. حالا شما تصور کنید اگه جناب انسان همچین قدرتی داشت که به هرجایی سَرَک بکشه و غیب بشه و ظاهر بشه و ... چه بلایی میتونست سر همدیگه بیارن . خلاصه اینکه از این لحاظ ، من احترام خاصی برای اجنه قائلم با اینکه با چشمام ندیدمشون هه هه .
امیدوارم وجود نداشته باشه..................................... جنو میگما
مرجان جون میدونم این اصلا موضوع دلچسبی نیست ولی بعضی وقتها زندگی و این دنیای جامدِ ما با یک کم چاشنی تخیلات و به قول خارجیها myth کمی قابل تحمل تر میشه . همین myth یا افسانه در واقع قسمت مهمی از ادبیات کشورهای اروپایی رو تشکیل داده مثل ادبیات انگلیس. حالا غرض از این وراجیها این بود که بد نیست بعضی وقتها آدم حتی فکر کنه آدم کوتوله ها هم وجود دارن یا جن و پریزاد و ... به هر حال میخوام بگم ضرری نداره بعضی اوقات فکر و روحمون رو آزاد بذاریم تا کمی تفریح کنه .
شنيده ام توی سوئد بچه هارو از كارگرهای پاك كننده دودكش ساختمان كه بهشون Sotare ميگند ميثرسونند چونكه هميشه با سر و صورت سياه ديده ميشند و شبيه آدم های معمولی نيستند !!!
دوستان بسیار سپاسگزارم از کامنت های جامعتون ، والا ما رو هم تو بچگی خیلی از جن و این حرفا میترسوندن ، میگفتن جنای خوب داریم و جنای بد! خوبا عروسی میگرفتن و بزن و بکوب بد هاشون الان یادم نمیاد چیکار میکردن اما هر چی بودن که ما خیلی ازشون میترسیدیم! حالام نمیدونم ندا جون شمام از ترسه که براشون احترام قائلی یا همین جوری دوسشون دری!
مرجان جون نترس بابا ، جن و من خبری نیست، هر وقت یکیشونو دیدی، یک بسمه الله بگو، کارشون تمومه! :lol:
کیان جان، اینجا بر عکسه، اتریشی ها خیلی هم اونایی رو که لوله های بخاری و دودکش ها رو پاک میکنن، دوست دارن، چونکه میگن دیدن اونا ،برا آدم خوش شانسی میاره!
دوستان بسیار سپاسگزارم از کامنت های جامعتون ، والا ما رو هم تو بچگی خیلی از جن و این حرفا میترسوندن ، میگفتن جنای خوب داریم و جنای بد! خوبا عروسی میگرفتن و بزن و بکوب بد هاشون الان یادم نمیاد چیکار میکردن اما هر چی بودن که ما خیلی ازشون میترسیدیم! حالام نمیدونم ندا جون شمام از ترسه که براشون احترام قائلی یا همین جوری دوسشون دری!
مرجان جون نترس بابا ، جن و من خبری نیست، هر وقت یکیشونو دیدی، یک بسمه الله بگو، کارشون تمومه! :lol:
کیان جان، اینجا بر عکسه، اتریشی ها خیلی هم اونایی رو که لوله های بخاری و دودکش ها رو پاک میکنن، دوست دارن، چونکه میگن دیدن اونا ،برا آدم خوش شانسی میاره!
کیان جان من فکر میکردم بچه های سوئدی از اردک یتیم و خرچنگه چلاق میترسن هه هه
برای من یکی از دوستان تعریف میکرد که خانومی از آشناهاشون میگفته که با یک جن دوست شده که خیلی خوش قیافه و خوش هیکله و هرشب بعد از نصف شب وقتی که همه خوابیدن و خور و پف شوهرش به آسمون بلنده اون جن کذایی میاد خونشون و خلاصه بعد از اینکه دو سه ساعتی با هم محاوره و مصافحه و معانقه و ....میکنند با خانوم خداحافظی می کند و همونجوری که وارد خونه شده از میون دیوارخانه محو می شود ، و حاجی شوهرش هنوز یک غلت هم تو خوابش نزده، انگار اون دو سه ساعت یک لحظه بیشتر نبوده!!! خانومه می گفته که این جریان الان دو سه سالی هاست که ادامه داره و من اصلا و ابدا از این جن نمی ترسم. به دوستم گفتم به اون خانومه بگو اگه یوقت اون جنه خواست تو تابستون مرخصی جایی بره من حاضرم جور اونو بکشم و کارشو که دوسه ساعت طول میکشه اما همچون یک لحظه به نظر میرسه در مدت پونزده دقیقه انجام بدم و خور و پفهای حاجی رو هم تحمل کنم، تا نظر شما چی باشه؟
امیر جان من هم اگه متاهل و متعهد نبودم میگفتم اسم منم بزار تو لیست داوطلبین! :lol:
شما میگی یعنی منم که الان تنهام اگه شبی نصف شبی کسی اومد سراغم ردش نکنم چونکه ممکنه جن باشه و ناراحت شه ؟! :roll:
امیر جان من هم اگه متاهل و متعهد نبودم میگفتم اسم منم بزار تو لیست داوطلبین! :lol:
شما میگی یعنی منم که الان تنهام اگه شبی نصف شبی کسی اومد سراغم ردش نکنم چونکه ممکنه جن باشه و ناراحت شه ؟! :roll: