ارسال‌شده در نوشته‌های بابی مارس 30, 2010
ما اپارتمانمون طبقه سومه، یک خانم جوون ‌ خوشگل و خوش هیکل هم هست که طبقه اول زندگی‌ میکنه، پیش خودمون بمونه، یک خورده هم سر و گوشش میجنبه، البته به من زن و بچه دار تا حالا گیر نداده اما اونجوری که همسایه‌ها تعریف می‌کنن، مجرده و هر روزی یکی‌ رو با خودش میاره خونه! خانم بنده هم اصلا ازش خوشش نمیاد، حتی تو راهرو میبینتش خیلی‌ با اکراه باهاش سلام و علیک میکنه، بر عکس خود من!
خدا کنه که آدم بد نیاره تو زندگیش! جریان اون بدبخت دهاتیه رو که حتما شنیدن، اونم مثل من بد آورده بود!
میگن دهاتیه داشت گاوشو میدوشید، هر یکی‌ دو دقیقه یکبار، گاوه میزد با دمش سطل شیرو چپه میکرد، مرده هر کاری هم میکرد حریف این دم تکون دادن گاوه نمی‌شد، نیگاه کرد دید بالا سر گاوه  یک میله هست، اومد دم گاوه رو ببنده به این میله که دیگه نتونه سطل رو با دمش بندازه، دید قدش نمیرسه، یک سطل گذاشت پشت گاوه رفت روش، دم گاوه رو داده بود بالا، که ببنده به میله، کمربندشو در آورد که با اون دم رو به میله ببنده، شلوارش از پاش اوفتاد پایین، در همین لحظه همسایش در رو باز کرد و اومد تو، دید یارو واستاده پشت گاوه، شلوارشم پایین، دم گاوه هم بالا، داد زد چیکار داری میکنی‌؟ گفت هر چی‌ دیگه  بگم که باور نمیکنی‌،  بهتره بگم دارم ترتیب گاوه رو میدم که اقلاً بحثو کوتاش کنم!
منم صبح به خانومم گفتم، من امروز عجله دارم هنوز باید دوشم بگیرم  اگه می‌شه تو بچه هارو ببر مهد که من زیاد دیر به مغازه نرسم، بچه‌ها رو برد من هم نیم ساعتی‌ طول کشید تا حاضر شدم، قبل از بیرون رفتن از خونه، طبق معمول آشقالارو ورداشتم و رفتم پایین.
رفتم پایین، تو اتاقکی که  سطل‌های آشقال گزاشتس دیدم که این خانومه با یک لباس خواب کاملا بدن نما، اومده اشقالاشو بندازه، تا منو دید هول شد چونکه تقریبا  لخت بود، اومد که سریع بره از در بیرون، پاش سر خورد ولو شد رو زمین، افتاده بود رو زمین، لباس نازکشم رفته بود بالای شیکمش (جاتون خالی‌!) اومدم بالا سرش کمکش کنم بلند شه، که چشمتون روز بد نبینه، دیدم در باز شد و خانومم با یک پاکت آشقال تو دستش اومد تو!
دختره بلند شد تشکری کرد و لبخند ملیحی زد و از در رفت بیرون، نکرد یک سلام و علیکی هم با خانم من بکنه!
خانممم فقط تو چشام نیگاه کرد و پرسید چیکار داشتین میکردین،  این بود کارت؟
هر چی‌ قسم خوردم، که به پیر به پیغبر داری اشتباه میکنی‌، به خدا به جون بچه‌ها اشتباه میکنی‌، باور نکرد که نکرد، برگشتم باهاش بالا، میخواست تو خونه رام نده! گفتم بذار بابا بیام تو روشنت کنم، بگم جریان چی‌ بود، میگفت نه، خودم با چشای خودم دیدم، دیگه تو لازم نیست زحمت بکشی، چیزی رو روشن کنی‌، گفتم بابا، آش نخورده دهن سوخته ! گفت این آش از چشت در بیاد، همه چیز از تو انتظار داشتم غیر از این کار، همین امروز باید تکلیفمون روشن بشه!
هر کاری می‌کردم راضیش کنم بیاد پیش خانومه که اون بگه داستان چی‌ بوده، نمیومد! میگفت من از همون روز اول از این زنه بدم میومد حالام که دیگه اصلا نمیخوام شکل نحسشو ببینم!
گفتم بابا زنه هر چی‌ هست به خودش مربوطه،  گور باباش اما امروز بدبخت اومده بود اشقالاشو بندازه از بد شانسی‌ من، درست جلو من خورد زمین!
گفت آخ بمیرم واست، تو هم که چقد از این اتفاقات بدت میاد!
کشون کشون بردمش در خونه یارو، خانومه خودش داستان رو همون جوری که اتفاق افتاده بود تعریف کرد، وقتی‌ خانومم دید درست عین همونیه که من گفتم، دیگه آروم شد و قبول کرد که سؤ تفاهم شده!
اما میخوام اینو بهتون بگم که من بدجوری جلو زنه کنف شدم، با خودم گفتم دفعه دیگه همچین اتفاقی بیفته من هم مثل دهاتیه همون اول میگم میخواستم ترتیبشو بدم، دیگم لازم نیست. نیم ساعت بگم، گه خوردم، غلط کردم، اونم بخاطر کاری که نکردم! بذار به هر جا میخواد برسه برسه!
Mehdi Parsnews Amiri مهدی امیری

View Comments

  • dariush gorgani says:

    nicely done

  • ادمين جان فكر كنم با اين زنی كه تو گرفتی مجبوری روزی پنج ركعت نماز وحشت بخونی ! :mrgreen: :mrgreen: :mrgreen:

  • jaleb bood

  • ندا م says:

    هممم به این میگن آش نخورده و دهن سوخته هه هه
    کیان جان خب هر زنی شوهرشو توی همچین موقعیت آرتیستی و یک جورایی خطرناک میدید خب دیگه .. حالا عکس العملشو دیگه بستگی داره هرکسی با توجه به روحیه و اخلاقش چه جوری با این قضیه برخورد کنه. یعنی چه بلایی سر شوهرش بیاره :-)))

  • اين جور هنرنمائی ها فقط مختص خانمهای وطنی است كه كلمه اعتماد بنفس را با صاد مينويسند ! :roll:

  • Mehdi amiri مدیر سایت says:

    کیان جان اینا طنزه عزیز من، خانوم من خودش این نوشته ها رو میخونه و اینجوری که من از اینور و اونور میشنوم، دوستم داره اما به خودم نمیگه که روم زیاد نشه!
    همین ۲-۳ شب پیش که رستوران بودم، خانومی با من سلام و علیک کرد و گفت که نوشته های منو میخونه و الکی هندونه ای هم زیر بغل من گذاشت و چاخان پاخان هایی هم کرد، پرسیدم از کجا با نوشته های من آشنایی دارین، فرمودن که من دوست خانومتون هستم و ایشون سایت شما رو به من معرفی کردن!!
    من درسته که این مطالب رو در باره خانوما مینویسم، فعلا که فکر کنم تا ابد گرفتارم اما اگر روزی دوباره بخوام ازدواج کنم، مطمئن باش که غیر از یک خانوم ایرانی با هیچ خانومی از هیچ کشور دیگیی ازدواج نمیکنم ! و این حقیقت محضه ، من با زندگی کردن در کشور های مختلف و سر و کار داشتن با ملیت های مختلف به این نتیجه رسیدم اونایی هم که ادعا میکنن که از زندگی کردن با یک خانوم خارجی و غیر ایرانی، راضی هستند، وقتی که به دلائل رضایتشون گوش میدی میبینی که زندگیشون هیچ فرقی با زندگی یک فرد مجرد نداره ! چونکه روابطشون مثل رابطه یک دوست دختر و دوست پسره، پس این چه ازدواجیه عزیز من!
    یکی از آشنا های خود من دو تابچه بزرگ داره و همیشه هم خیلی راضی به نظر میرسید تا اینکه کارش به بیمارستان کشید و یکی دو ماهی اونجا بود، اولا که در این یکی ۲ ماه، خانوم محترمش دو بار رفته بود ایشون رو ببینه، روزی هم که برگشته بود، خانومش نیومده بود بیمارستان دنبالش، میرسه خونه، هنوز ننشسته خانومش یک فرم میزاره جلوش میگه امضا کن، میپرسه چیه؟ میگه بیمست، قرداد بستم که افتادی مردی، پول کفن و دفنت گردن من نیوفته.........

  • Mehdi Parsnews Amiri says:

    کیان جان اینا طنزه عزیز من، خانوم من خودش این نوشته ها رو میخونه و اینجوری که من از اینور و اونور میشنوم، دوستم داره اما به خودم نمیگه که روم زیاد نشه!
    همین ۲-۳ شب پیش که رستوران بودم، خانومی با من سلام و علیک کرد و گفت که نوشته های منو میخونه و الکی هندونه ای هم زیر بغل من گذاشت و چاخان پاخان هایی هم کرد، پرسیدم از کجا با نوشته های من آشنایی دارین، فرمودن که من دوست خانومتون هستم و ایشون سایت شما رو به من معرفی کردن!!
    من درسته که این مطالب رو در باره خانوما مینویسم، فعلا که فکر کنم تا ابد گرفتارم اما اگر روزی دوباره بخوام ازدواج کنم، مطمئن باش که غیر از یک خانوم ایرانی با هیچ خانومی از هیچ کشور دیگیی ازدواج نمیکنم ! و این حقیقت محضه ، من با زندگی کردن در کشور های مختلف و سر و کار داشتن با ملیت های مختلف به این نتیجه رسیدم اونایی هم که ادعا میکنن که از زندگی کردن با یک خانوم خارجی و غیر ایرانی، راضی هستند، وقتی که به دلائل رضایتشون گوش میدی میبینی که زندگیشون هیچ فرقی با زندگی یک فرد مجرد نداره ! چونکه روابطشون مثل رابطه یک دوست دختر و دوست پسره، پس این چه ازدواجیه عزیز من!
    یکی از آشنا های خود من دو تابچه بزرگ داره و همیشه هم خیلی راضی به نظر میرسید تا اینکه کارش به بیمارستان کشید و یکی دو ماهی اونجا بود، اولا که در این یکی ۲ ماه، خانوم محترمش دو بار رفته بود ایشون رو ببینه، روزی هم که برگشته بود، خانومش نیومده بود بیمارستان دنبالش، میرسه خونه، هنوز ننشسته خانومش یک فرم میزاره جلوش میگه امضا کن، میپرسه چیه؟ میگه بیمست، قرداد بستم که افتادی مردی، پول کفن و دفنت گردن من نیوفته.........

  • مهدی جان بهت تبريك ميگم ! و باور كن همونقدر كه تو از زندگيت راضی هستی منهم بيشتر از آنچه كه بتونی فكرشو بكنی از زندگی دختر پسريم راضی هستم و بهيچوجه نگران مخارج كفن و دفنم نيستم ! :roll:

  • Mehdi amiri مدیر سایت says:

    حرفای من کلی بود کیان جان، هیچ ربطی به زندگی تو نداشت! :roll:

  • Mehdi Parsnews Amiri says:

    حرفای من کلی بود کیان جان، هیچ ربطی به زندگی تو نداشت! :roll:

Recent Posts

یک غذای دلچسب من درآوردی اتریشی ایرانی

https://youtu.be/fC7hrr73JTs دوستان, چه اشترودلی, چقد خوشمزه, اصلا باورتون نمیشه, من یک چیز میگم, شما یک…

19 hours ago

😯😟تورو قسم به عشقمون, یه شب دیگه پیشم بمون

 تو شادی گذشتمی، وقت (بخت) سعید رفتمی تو این هیاهوی غریب، بهونه قشنگمی بهونه…

3 days ago

Are business class ticket and first calass ticket the same آیا بیلط های فرست کلاس و بیزنس کلاس یکی هستند؟!

بلیط‌های بیزنس کلاس و فرست کلاس با هم تفاوت دارند. در اینجا به شرحِ کلیدی‌ترین…

3 days ago

Turkish Airlines Business Class Lounge Istanbul IST

https://www.youtube.com/shorts/9FHZ-T_HvrY?feature=share #Istanbul #Airport #Turkish #airlines #TurkeyT #turkiye #Tourist #Food #Film #Video #MehdiAmiri #mehdiparsnewsamiri

4 days ago

جوجه کباب خونگی بهتر از رستوران

https://youtu.be/jpOpaBGquio #جوجه_کباب #خوشمزه #خونگی عزیزان , جوجه کباب درست کردم چه جوجه کبابی! آبدار و…

5 days ago

Sowghati az iran 😁😲!فکر میکنین چی برام از ایران سوغاتی آوردن ؟

https://youtu.be/UmXPylw6_6o فکر نکنم بتونین حدس بزنین که دوستان گلم, با خودشون از ایران چی برام…

6 days ago