شانس الله
ناراحت تو مغازه نشسته بودم که در باز شد و حمید وارد شد. بعد از حال و احوال گفت که امروز یک جورایی حس میکنم که سر حال نیستی! گفتم…
ناراحت تو مغازه نشسته بودم که در باز شد و حمید وارد شد. بعد از حال و احوال گفت که امروز یک جورایی حس میکنم که سر حال نیستی! گفتم…
دوستان این فال رواگه بخونید دیگه مو به مو میدونید که امروز چه اتفاقاتی سر راهتون کمین کردن! واسه من که همیشه درست درمیاد!! عکس زیر رو کلیک کنین :…