رامبد جوان در خندوانه امشب با «محبوبه بهزاد فرشید» نویسندهای که به واسطه کتاب زندگیاش معروف شد، به گفتگو می نشیند.
خندوانه یکشنبه ۱۵ مرداد ۹۶ ساعت٢٣ ، شبکه نسیم
محبوبه بهزاد فرشید از نویسندگان ایرانی است که رمانی که در مورد داستان زندگی ش نوشته است با اقبال خوبی مواجه شده است.
محبوبه بهزادفرشید در یک تصادف رانندگی، قدرت راه رفتنش را از دست داد و مجبور شد برای همیشه روی ویلچر بشیند.
محبوبه بهزاد فرشید اما امید و تلاشش را از دست نداد و شروع به نوشتن داستان زندگی اش کرد. با اینکه در ایران استقبال از رمان و نویسنده های ایرانی بسیار کم است،اما کتابی که او درباره ی قصه ی زندگی اش نوشت، توانست سلیقه ی مخاطب را جذب کند و با فروش خوبی نیز همراه بود.
یکی دیگر از رمان های محبوب این نویسنده ، کتاب “پشت حصار” است که این کتاب نیز مانند دیگر کتاب های محبوبه بهزاد فرشید با اقبال خوبی مواجه شد.در ادامه شما را با این کتاب بیشتر آشنا می کنیم:
رمان “پشت حصار” نوشته ی محبوبه بهزاد فرشید:
این رمان در مورد زندگی دختر جوانی است که در زندگی و سرنوشتش هیچ حق انتخابی ندارد و به فراموش سپرده شده است.این کتاب را می توانید از کتاب فروشی های سراسر کشور به قیمت ۳۵۰۰۰ تومان تهیه کنید.چاپ این کتاب را انتشارات روشنگران و مطالعات زنان انجام داده است.
بیوگرافی مجبوبه بهزادفرشید
6 ساعت پیش مطالب روزانه 172
محبوبه بهزادفرشید نویسنده ای است که با نوشتن داستان زندگی خود مطرح شد. وی که بر اثر یک صانحه رانندگی، مجبور به استفاده از صندلی چرخدار شد، ذوق و استعداد هنری خود را در خلق داستان زندگیش به کار برد و از تلاش در زندگی دست برنداشت. در دورانی که رمان نویسی و مطالعه کتاب در ایران (به خصوص کتاب های نویسندگان داخلی) اقبال چندانی ندارد، داستان زندگی محبوبه بهزاد فرشید با استقبال مواجه شده است.
البته پیشتر در جمعه ۱۹ مهر ۱۳۹۲ بود که خبری مبنی بر رونمایی کتاب : “بچه های پشت حصار” به همراه کتابخوانی توسط نویسنده آن خانم “محبوبه بهزاد فرشید” در سالن آفرو در شهر وین اعلام شده بود. (البته از برگزاری یا عدم برگزاری آن خبری در دست نیست).
بچه های پشت حصار
بچه های پشت حصار
ماجرای رمان پشت حصار چیست؟
رمان پشت حصار روایتگر زندگی دخترانی است که هیچ انتخابی در سرنوشت خود نداشته و در طی مسیر زندگی گویی در احاطه تنهایی و بیکسی به فراموشی سپرده شده اند. رمان “پشت حصار” به قلم محبوبه بهزادفرشید در ۴۷۸ صفحه است که توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده و به قیمت ۳۵۰۰۰ تومان به فروش میرسد.
انگیزه اصلی محبوبه بهزادفرشید برای نوشتن “رمان پشت حصار” فاصله بین بچههای پرورشگاه و افراد بی اطلاع و بیرون پرورشگاه بود که هرکدام با قضاوت های شخصی مانع برقراری ارتباط پشت حصاریها با بیرون حصاریها میشوند. محبوبه بهزادفرشید رمان پشت حصار را با قلمی کاملاً زنانه در ۷۰ فصل نوشته است.
بخشی از رمان «پشت حصار» نوشته مجبوبه بهزادفرشید
احساس خفگی میکردم. به دامن سیاه شب پناه بردم. تا آمدم روی تابِ کنار پنجرهی اتاق خانم فرساد بنشینم، چشمم به پیکر مچالهی اسکویی افتاد. تنها گوشهی حیاط نشسته بود و با بغل کردن زانوی غم، به بیانتها چشم دوخته بود.
آهسته صدایش کردم. ترش جواب داد: «چی میخوا…؟!»
نرمش زیادی به کلامم دادم: «اسکویی جون! ژانت گفت تو شکمت نی نی داری؟»
کنارش نشستم. تند و پرخاشگر گفت: «سوخت! تقصیر شما!» پلک چشمانش را چند بار محکم روی هم کوبید و دندانقروچهای کرد.
چشمم که به شکمش افتاد، بیاختیار لرزیدم؛ دست دراز کردم و به برآمدگی شکمش کشیدم. ترسید، دستم را پس زد و تند پیرهنش را پایین کشید. انگار که بخواهد چیزی مثل جای یک سوختگی را مخفی کند. فکر کردم کلید قفل دهان او را یافتهام.
کتاب پشت حصار نوشته محبوبه بهزادفرشید
کتاب پشت حصار نوشته محبوبه بهزادفرشید
یادداشت محبوبه بهزادفرشید در رمان “پشت حصار”
این رمان زندگی دخترهایی است که هیچ انتخابی در سرنوشت خود نداشتند. داستان، حکایت اتفاقاتی است پیرامون تنهایی و بیکسی دخترهایی که در فراموشخانه به فراموشی سپرده شدند. بیشترین انگیزهام برای نوشتن رمان «پشت حصار» فاصلهای بود که بین بچههای پرورشگاه و آدمهایی که نگاهشان و قضاوتشان براساس بیاطلاعی بوده، وجود داشت. هدف نهاییام باز کردن درهای بستهای بود که مانع ارتباط پشت حصاریها با بیرون حصاریها میشد. حکایت و شخصیتهای داستان، واقعی هستند. تنها نامشان عاریهای است. هرکدام چه زنده و مرده، به خواست خود وارد قصه شدند و ماجرا را رقم زدند. پشت سرهم و بیهماهنگی با فکرم. و نتیجه این شد، بچههای پشت حصار.
یادداشتی از شهلا_لاهیجی (مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان دربارهی رمان «پشت حصار» :
همیشه شنیدن نام پرورشگاه و یا بچهی پرورشگاهی در ذهن انسان آدمهای بیخانمان را مجسم میکند یا بچههای سر راهی که به پرورشگاه سپرده میشوند. همچنین به نظر میرسد که این افراد، انسانهای کوچکی هستند که از سوی والدینشان طرد شدهاند. به همین جهت واژهی «پرورشگاه» همیشه دارای نوعی بار منفی است. اما از کمتر کسی داستان زندگی در یک پرورشگاه را شنیده یا خواندهایم. گویا حتی آنان که کودکی و نوجوانی خود را در یک پرورشگاه سر کردهاند از یادآوری و بازگویی یا بازنویسی آن شرمنده و یا دست کم ناخرسندند. وقتی خانم «محبوبه بهزاد فرشید » با صندلی چرخدار به دفتر من آمد و «پشت حصار» را برای چاپ ارائه کرد، قضیه را چندان جدی نگرفتم. بیشتر از این لحاظ که گمان نمیکردم این شخص توانایی کافی ادبی برای نوشتن رمان حتی اگر حدیث نفس باشد را داشته باشد. سفری در پیش داشتم و قضیه را به برگشتم از سفر موکول کردم. اما هنگامی که صفحات اولیه کتاب «پشت حصار» را خواندم متوجه شدم که درمورد خانم بهزاد فرشید قضاوتم عجولانه بوده است. «پشت حصار» قصهی پر غصهی زندگیهایی است که پشت حصار پرورشگاهها میگذرد اما این درد اصلی نیست. درد، درد بیخانمانی و بیکسی است. چنین بچههایی معمولا مشکلات روانی ناشی از عدم اعتماد به نفس دارند. معمولا فاقد همدلی و یاری هستند؛ بنابراین وقتی کسی بتواند علاوهبر رنج خویش، رنجهای دیگر گرفتاران پشت حصار پرورشگاهها را با قلمی توانا و بیانی دلنشین بازگو کند، نشان از استعداد نویسندگی و توانایی خلق آثار خوب ادبی دارد. خانم «محبوبه بهزاد فرشید» چنین شخصی است. این نویسندهی توانا به احتمال زیاد بعد از این اثر، آثار دیگری هم خلق خواهد کرد. چون توان او در نوشتن نشان داده است که او بیش از هر چیز یک نویسنده است و جالب آنکه تصادفی که منجر به از دست دادن قدرت راه رفتن او شده و او را بر روی صندلی چرخدار نشانده نتوانسته در عزم او برای نوشتن خلل وارد سازد. تمام شدن چاپ اول کتاب «پشت حصار» ظرف دو هفته، نشانی است از اینکه او توانسته با خوانندگان کتابش ارتباط برقرار کند. مخاطبان نیز او و اثرش را بجا آوردهاند و اهمیت «پشت حصار» را برای درک بهتر و انسانیتر از کسانی که مجبورند فقدان خانواده را در پشت دیوار پرورشگاهها بر دوش کوچک و ناتوان خود بکشند، احساس کردهاند.
از محبوبه بهزاد فرشید به عنوان نویسندهای که سود فروش کتابهایش را به آستان امام رضا (ع) تقدیم کرده بود، در جشن هنرمندان خادم رضوی در فرهنگسرای اندیشه تقدیر شد.
http://tabestan96.com/